بیکران راهکار سعادت

ثبت و صدور گواهینامه های بین المللی استاندارد

بیکران راهکار سعادت

ثبت و صدور گواهینامه های بین المللی استاندارد

مطالعه موردی: نوآوری در بخش عمومی در نروژ مبتنی بر استانداردهای نوآوری (ایزو 56002)

دو سال پیش شورای پژوهشی نروژی ارزیابی برنامه ­های خود درباره تحقیق برای نوآوری در بخش عمومی (FIFOS) و فعالیت­های مربوط به نوآوری ارزش افزوده در بخش عمومی (VIOS) را آغاز کرد. هدف این بود که تعیین کنند تلاش­های انجام شده برای ترویج تحقیق در نوآوری بخش دولتی در نروژ چگونه انجام شده­اند و نتایج برنامه را ارزیابی کنند. از طریق تجربه ارزیابی FIFOS، می­توان دانش مهمی را در مورد چگونگی شکل گیری، ایجاد و اجرای برنامه تحقیقاتی به دست آورد، تا بتوان بر برنامه تحقیقات نوآوری عمومی و همچنین مسائل مربوط به نوآوری عمومی به صورت کلی تأثیر گذارد. ارزیابی FIFOS بعدا در مقاله مورد بحث قرار می­گیرد (DAMVAD و همکاران، 2010).

برنامه FIFOS، که از سال 2002 تا 2008 اجرا شد، از اواسط دهه 1990 به بعد از تصمیم دولت نروژ متولد شده بود تا توانمندترین بخش عمومی را در جهان ایجاد کند و توسط کارمندان دارای تحصیلات عالی در بخش عمومی، از طریق نوآوری و نوسازی ایجاد و اجرا شود. علاوه بر این، دولت قصد داشت نروژ را یکی از پنج صادر کننده برتر در زمینه خدمات عمومی، اداری و دموکراسی کند.

اهداف برنامه FIFOS بسیار جاه طلبانه و منطبق بر ISO 56002 بودند. هدف این بود که تحقیق و توسعه بیشتری انجام شود تا بخش عمومی باهوش­تر و کارآمدتری را ایجاد کند و کیفیت خدمات بخش دولتی و فرایندهای اداری و دموکراتیک را بالا ببرد. به علاوه این برنامه برای حمایت و توسعه گروه­های تحقیقاتی برجسته با توانایی بهبود و کمک به نوآوری­های عمومی بود. علاوه بر این، از طریق مشارکت کاربر، این برنامه افزایش توانایی شرکت­های دولتی برای اعمال نتایج تحقیق در فرآیندهای کاری و خدمات آنها را هدف قرار داده بود. میان رشته­ای بودن و انتشار نتایج پروژه در بین کاربران بخش دولتی نیز از اهداف مرکزی در این برنامه بود. در نهایت، همکاری بین المللی مورد بررسی قرار گرفت و حوزه ­هایی که نروژ تلاش می­کند در زمینه پیشرفت­های بین ­المللی پیشرو شود شناسایی شدند.

با وجود نوآوری در گستره و چشم انداز و به رغم این واقعیت که پروژه ­های تأمین شده، تعدادی برنامه ارزشمند حاصل شد، برنامه FIFOS به عنوان یک برنامه ناموفق به رسمیت شناخته شده است. به دلیل عدم تأمین بودجه پس از تخصیص اولیه، این برنامه حدودا 12 میلیون یورو را صرف فقط 19 پروژه تحقیقاتی، که اغلب پروژه­های آزمایشی کوچکتر بودند کرد. این پروژه­ها به طور گسترده در زمینه علوم اجتماعی، بهداشت، حقوق، ارتباطات و چندین رشته دیگر بودند. رهبران پروژه در پیمایش FIFOS نشان دادند که رشته ­های فراوانی در پروژه­های آنها دخیل بوده ­اند، که هم حوزه علمی "سخت" مانند علوم فنی و طبیعی و هم علوم "نرم" مانند علوم اجتماعی و علوم انسانی را در بر می­گیرند. این پیمایش نشان می­دهد که 80 درصد از پروژه­های FIFOS بین رشته­ ای بودند به این معنی که مجموعه پروژه متنوع بوده و بسیاری از رشته­های مختلف را پوشش می­دهد. این در شکل 1 نشان داده شده است.

از پروژه­های FIFOS، هفت مورد پروژه آزمایشی بود که کم بودجه و کوتاه مدت بودند و 12 مورد پروژه تحقیقاتی بود که بودجه و زمان بیشتری داشت و بیشتر آنها از سرفصلهای ایزو 56001 استفاده می کردند. این نشان می­دهد که بیش از یک سوم از پروژه­ها، پروژه­های کوتاه مدت آزمایشی بودند که به پروژه بزرگ تبدیل نشدند. استراتژی شورای پژوهشی ارتقا و ایجاد گروه­های تحقیقاتی امیدوار کننده برای پروژه­های تحقیقاتی آینده بود. این استراتژی بر پایه این فرض اولیه (و اکنون می­دانیم اشتباه) بود که برنامه بودجه بیشتری را از ذینفعان در ادارات دولتی جذب می­کند.

سؤال بودجه بخش مهمی از استراتژی شورای پژوهشی بود تا از مشارکت و تعهد کاربر فعال با تأمین بودجه مشترک از سوی کاربران اطمینان حاصل کند. ایده این بود که وقتی همکاران در یک پروژه تحقیقاتی به تأمین مالی پروژه کمک می­کنند، احساس تعهد بیشتری خواهند داشت تا اطمینان حاصل کنند که نتایج هم قابل استفاده هستند و هم مطابق با نیازهای فعلی و آینده کاربر. تعهد مالی باعث ایجاد ارتباطی نزدیک بین تیم تحقیقاتی و کاربران می­شود، که مجددا کمک می­کند تا اطمینان حاصل شود که تحقیق با واقعیت کاربر ارتباط دارد.

حدود نیمی از پروژه­ها در FIFOS و برنامه مرتبط VIOS بودجه داخلی اضافی از خود دانشگاه یا موسسه تحقیقاتی دریافت کردند. با این حال، تنها دو پروژه FIFOS از سایر برنامه­ های شورای پژوهشی بودجه دریافت کردند و تنها دو پروژه FIFOS و VIOS از سایر منابع ملی یا بین ­المللی بودجه دریافت کردند.

اکثر رهبران پروژه می­گویند که سعی در ادامه پروژه­های خود و درخواست کمک­های جدید داشتند اما موفق نشدند. دو سوم از رهبران پروژه FIFOS در نظرسنجی اعلام کردند که بودجه کافی برای پروژه خود دریافت کردند، در حالی که یک سوم گفتند که این مقدار برای تحقق جاه طلبی پروژه­ها کافی نبود. به ویژه رهبران پروژه­های آزمایشی، ناامیدی در رابطه با عدم فرصت برای یک پروژه تحقیقاتی آینده را بیان کردند.

یکی از دو پروژه FIFOS که موفق به یافتن شرکای مالی جدید شد و در جذب بودجه اضافی موفق بود پروژه "اتاق عمل آینده" بود، که یک پروژه همکاری بین بیمارستان سنت اولو، دانشگاه علوم و فناوری نروژ (NTNU) و SINTEF بود. این پروژه با 10 میلیارد NKR کمک مالی از FIFOS آغاز شد و از زمان کمک مالی اولیه در سال 2005 تقریبا 100 میلیارد NKR دریافت کرده است. با این حال، شورای پژوهشی نروژ قادر به پیدا کردن حمایت برای ادامه برنامه و یا فعالیت­های خود پس از سال 2008 نبود.

همانطور که در بالا توضیح داده شد، یک هدف مهم FIFOS و VIOS مربوط به نفوذی است که پروژه­ها باید بر توانایی شرکت­های دولتی برای اعمال و ترکیب نتایج تحقیق در فرآیندهای کاری و خدمات خود داشته باشند. نتایج نظرسنجی نشان می­دهد که تنها تعداد کمی از رهبران پروژه تجربه کردند که شرکت­های دولتی نتایجشان را بهبود بخشیدند.

تا چه اندازه فعالیت­ها/برنامه تحقیقاتی توانست توانایی شرکت دولتی را در استفاده از نتایج تحقیق بهبود بخشد؟

منبع: DAMVAD، ارزیابی FIFOS (2010). بر اساس داده­های نظرسنجی. نرخ پاسخ: FIFOS 13 مورد از 20 پروژه، VIOS 9 مورد از 18 مورد.

پاسخ دهندگانی که پاسخ دادند "تا حد زیادی"، عمدتا چند پروژه تحقیقاتی بزرگ در FIFOS بودند. بسیاری از رهبران پروژه پاسخ دادند که "نمی­دانند"، مخصوصا در FIFOS، که نشان می­دهد که استفاده از نتایج FIFOS و VIOS در پروژه­های شرکت­های دولتی محدود بوده است.

بازیگردانان عمومی برای موفقیت برنامه بسیار مهم بودند، اما تنها چند پروژه FIFOS متوجه حضور فعال کاربران عمومی در طول پروژه شدند. پروژه­های FIFOS مشارکت کمی از جانب کاربران بخش دولتی داشتند و بازیگردانان بخش دولتی عمدتا در روند پیگیری پس از پروژه و یا عمدتا به عنوان مشاور دانش در مورد بخش عمومی مشارکت داشتند. در نتیجه، برنامه در خارج از شورای پژوهشی و پروژه­هایی که از آن پشتیبانی می­کردند، ناشناخته بود. باید نتیجه­ گیری کرد که این برنامه در دستیابی به اهداف تعیین شده برای فعالیت­ها و تأثیرات آن ناموفق بوده است.

ارزیابی نشان می­دهد که دلایل شکست برنامه می­تواند بین عوامل خارجی و عوامل ذاتی ساختار خاص برنامه تقسیم شود. به طور خاص، بخشی از توضیحات را می­توان در نقایص طراحی کلی برنامه و جاه طلبی­ها، بودجه محدود و سازمان FIFOS یافت، به عنوان مثال:

• مقدار کم کمک مالی اما اهداف وسیع و بلند پروازانه

• بیشتر بودجۀ مالی قبل از تشکیل هیأت برنامه و قبل از توافق بر سر رهنمودهای مربوط به تلاش­های برنامه تخصیص شده بود- این بدان دلیل بود که FIFOS انتظار داشت که بودجه اضافی جذب کند، اما هرگز موفق نشد. این پول به پروژه­های کوچک و پروژه­های آزمایشی اختصاص یافت؛ بنابراین برنامه به اندازه کافی به توسعه گروه­های تحقیقاتی قوی و شبکه ­های استاندارد برتر علمی کمک نکرد.

• به چشم نیامدن برنامه در میان سهامداران؛ پشتیبانی کم از جانب ذینفعان خارجی مانند وزارتخانه­ها و شهرداری­ها.

• عدم پیوند بین سیاست گذاران و تحقیقات نیز مشهود بود، زیرا برنامه قادر به افزایش توانایی سازمان­های عمومی برای اعمال نتایج تحقیق در فرایندهای کاری و خدمات آنها نبود.

یکی دیگر از عللی که کمتر مشخص، اما در عین حال مهم برای عدم موفقیت برنامه، مربوط به درک فرایندهای نوآوری زیرساخت برنامه است. 3. نقش بازیگردانان عمومی در فعالیت­های پروژه.

توصیف نقش بازیگردانان عمومی در پروژه­ها.

منبع: DAMVAD، ارزیابی FIFOS (2010). بر اساس داده­های نظرسنجی.

به طور دقیق­تر، برنامه FIFOS بر اساس فرضیه ضمنی و استاندارد ایزو 56002 ساخته شده است که فرایندهای نوآوری خطی هستند، یعنی تامین مالی تحقیقات علوم اجتماعی در مورد نوآوری بخش دولتی تاثیر مستقیم و قابل اندازه گیری بر نوآوری در بخش دولتی خواهد داشت، که نداشت. ارزیابی نشان داد که برنامه نتوانست به اندازه کافی کاربران مستقیم تحقیقات، یعنی سازمان­های بخش دولتی با پتانسیل نوآورانه را درگیر کند. با این حال، چنین کاربرانی نقش مهمی در ارائه منابع برای هدایت تحقیقات علوم اجتماعی و به ویژه در ایجاد دانش تولید شده برای استفاده در تلاش­های نوین بنیادی ایفا می­کنند.

بر اساس یک یادداشت مرتبط و استاندارد ایزو 56002، FIFOS به حمایت از فعالیت­هایی انجامید که عمدتا از قبل وجود داشتند، به ویژه در زیربخش­هایی مانند فناوری اطلاعات و مراقبت­های بهداشتی. با این حال، هیچگونه تلاقی میان این بازیگران وجود نداشته و برنامه فعالیت­های جدید بسیار کمی را تامین مالی کرد (یعنی فعالیت­هایی که در صورت عدم وجود بودجه FIFOS انجام نمی­شدند). با این حال اگر دریافت کنندگان مالی با برنامه کنار هم قرار گیرند، به جای آنکه به کار جداگانه بپردازند، و هیچ پلتفرم مشترک یا فضای جلسه­ای که ایجاد تعامل کند وجود نداشته باشد، ممکن است بینش­های جدید یا روابط همکاری جدید ایجاد شود.

ISO 56002 ، ISO 56000 ، ایزو ، استاندارد ، شرکت BRS ، شرکت معتبر ایزو ، شرکت BRSM

امور آموزش BRS

تهران سعادت آباد خیابان سپیدار پلاک ۱۰

تلفن : ۰۲۱۲۶۷۶۱۲۸۱

www.BRSMENA.com

www.BRS.ir

#ایزو #استاندارد #مدیریت #ممیزی #مشاوره #سیستم_کیفیت #ایزو۹۰۰۱ #ایزو۲۲۰۰۰ #ایزو۴۵۰۰۱ #ایزو۱۴۰۰۱#استاندارد 

منبع : https://brs.ir/node/201


راهکارهای کشورهای مختلف برای رفع فقر و رشد نوآوری و مسئولیت اجتماعی

سیاست­گزاران، نهادهای غیردولتی، مؤسسات خیریه و کارآفرینان در سرتاسر دنیا، توجه­ فزاینده­ای نسبت به «نوآوری اجتماعی» به عنوان ابزاری برای پرداختن به مشکلات مختلف، از فقر و بی­خانمانی گرفته تا تخریب محیط زیست، نشان داده­اند. اما معنای حقیقی این اصطلاح چیست؟ این اصطلاح به عنوان یک مفهوم نسبتاً جدید، فاقد معنای ثابت است. در معنای گسترده، این اصطلاح می­تواند به خدمات و محصولات جدید، یا فرایندها، قوانین و مقررات جدید اشاره داشته باشد که به برآورده­ شدن یک نیاز اجتماعی، مانند کاهش تعداد افراد بی­خانمان در خیابان­ها، تحصیل کودکان، یا حصول اطمینان از اینکه کالاها به­طور مستمر برای دستمزد عادلانه تولید می­شوند، کمک می­کند. مزایای نوآوری اجتماعی در هر کجا که انجام شود، به­جای افراد، به کل جامعه تعلق دارد، اگرچه در برخی از موارد، پروژه­های نوآوری اجتماعی می­توانند سود و بازده سرمایه­گذاری نیز دربر داشته باشند.

 با رواج و عمومیت یافتن مفهوم نوآوری اجتماعی، تلاش­های بیشتری برای نظم بخشیدن به این رشته، با تعریف واضح و روشن این اصطلاح و تجزیه و تحلیل بهترین فعالیت­ها، صورت گرفته است. تاکنون تلاش­های کمی برای بررسی این مسئله انجام گرفته است که کشورها چگونه می­توانند نوآوری اجتماعی را ترویج کرده و افراد جامعه را قادر به نوآوری سازند. هدف این شاخص و گزارش هیئت دولت نیز بررسی این مسئله بوده و با همکاری بنیاد نیپون انجام شده است.

شاخص نوآوری اجتماعی 2016، ظرفیت نوآوری اجتماعی در 45 کشور ـ از گروه 20 و کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه­ی اقتصادی ـ و کشورهای دیگر را مورد ارزیابی قرار داده تا برخی روندهای قابل­توجه در اقتصادهای درحال­توسعه را به تصویر بکشد. کشورهای حاضر در این شاخص، بر اساس چهار معیار، امتیاز می­گیرند که در مجموع، نشان­دهنده­ی ظرفیت آن­ها برای توسعه­ی نوآوری اجتماعی خواهد بود:

چارچوب نهادی و سیاستی، دسترسی به بودجه­ی مالی، سطح کارآفرینی و گستردگی شبکه­های جامعه­ی مدنی.[1]

مهم­ترین یافته­های شاخص و این مقاله عبارت­اند از:

نتایج کلی شاخص

·       ایالات متحده در صدر شاخص نوآوری اجتماعی 2016، با کسب 79 امتیاز از 100 امتیاز شده است. این کشور ابتدا در کارآفرینی و سپس در معیارهای چارچوب سیاستی و نهادی و تأمین بودجه­ی مالی، امتیاز کسب کرده، اما در کسب امتیاز از معیار عمق شبکه­ی جامعه­ی مدنی، موفق نبوده و رتبه­ی یازدهم را در میان کشورها به دست آورده است. باتوجه­به این که نوآوری اجتماعی از راه­کارهای جزء به کل، به­جای دولت بزرگ نشأت می­گیرد، و از این­رو هماهنگ با عقاید سیاسی غالب در ایالات متحده است، به نظر نمی­رسد رتبه­ی آمریکا در این شاخص، جای شگفتی داشته باشد. اما این نتایج نشان­دهنده­ی حمایت قانونی و سیاسی برای این مفهوم، برای مثال از طریق دفتر نوآوری­های اجتماعی و مشارکت مدنی و صندوق نوآوری اجتماعی که هردو در سال 2009 راه­اندازی شده­اند نیز هست.

·       بریتانیا، بهترین چارچوب سازمانی و حمایت سیاسی برای نوآوری اجتماعی را دارا است. بریتانیا رتبه­ی دوم را در مجموع کسب کرده و سیاست­های نوآوری اجتماعی آن، الگوهای مناسبی هستند که سایر کشورها می­توانند آن را معیاری برای خود قرار دهند. دولت­های متوالی در بریتانیا، قوانینی برای حمایت از پروژه­های نوآوری اجتماعی و کسب­وکارها وضع کرده­اند، و این در حالی است که سیاست­هایی مانند ابتکار «جامعه­ی بزرگ» از سال 15-2010 نیز، بودجه­ی مالی و حمایت سازمانی برای نوآوری­های زیادی را فراهم کرده­اند.

·       کره­ی جنوبی در منطقه­ی آسیا-اقیانوسیه، در صدر است، و رتبه­ی دوازدهم را دارد. اگرچه این کشور فاقد استراتژی ملی نوآوری اجتماعی است، اما از شرکت­های اجتماعی حمایت کرده و بودجه­ی مالی و یارانه برای این کسب­وکارها ارائه می­کند. شهر سئول با ابتکارهای فراوان مانند داده­های باز و ارتباطات مستقیم، در نوآوری اجتماعی پیش­تاز بوده است: این شهر شامل 90% اطلاعات عمومی، شامل پروژه­های پیشنهادی توسط مقامات شهری بوده و پیشنهادها و نظرات شهروندان را برای بهبود پروژه­ها، به کار گرفته است.

·       ژاپن و اسپانیا در میان برجسته­ترین کشورهای ناکارآمد قرار دارند. با در نظر گرفتن سطح درآمد، رتبه­ی پایین­تری نیز برای ژاپن دور از ذهن نیست: اکثر نوآوری­های اجتماعی، بودجه­ی خصوصی دریافت کرده­اند (اگرچه شرکت­های غیرانتفاعی می­توانند درخواست کمک از دولت مرکزی داشته باشند)، و عوامل اجتماعی، از خطرپذیری کارآفرینی جلوگیری می­کنند. به همین ترتیب، اسپانیا (رده­ی 28م) با رتبه­ای پایین­تر از کنیا (27م) در شاخص، قابل­توجه است: اگرچه این کشور در نوآوری­های اتحادیه­ی اروپا مشارکت دارد، اما آگاهی کمی در رابطه با نوآوری اجتماعی به عنوان یک مفهوم یکپارچه در این کشور وجود دارد و همچنین فاقد استراتژی­ها و بودجه­ی مالی در سطح ملی است.

چارچوب سیاستی و نهادی

·       نوآوری اجتماعی نیازمند اطلاعات است، اما کشورهای کمی به اندازه­ی کافی داده­های باز دارند. متخصصان، سیاست­های مربوط به شفافیت اطلاعات را یکی از عناصر سازنده در نوآوری اجتماعی، به­ویژه در ارائه­ی خدمات اجتماعی در سطح جامعه می­دانند. در این شاخص، EIU (واحد اطلاعات اکونومیست)، تنها به نُه کشور، امتیاز بالا را اعطا کرده است، که نشان می­دهد آیا دولت­ها، اطلاعات مربوطه را جمع­آوری و منتشر می­کنند یا نه، و آیا در رابطه با تأثیر و نیاز به نوآوری اجتماعی، تحقیق و بررسی می­کنند: بلژیک، شیلی، دانمارک، فرانسه، آلمان، لهستان، سوئد، بریتانیاا و ایالات متحده.

·       چارچوب­های قانونی برای شرکت­های اجتماعی، هنوز محدود هستند. یکی از عوامل بسیار مهم این است که آیا یک کشور، دارای چارچوب قانونی برای شرکت­های اجتماعی هست یا نه. تعریف این ساختارها، باعث تشویق کارآفرینان اجتماعی شده، از مدیران حمایت قانونی به عمل می­آورد، و ابهامات مربوط به تعاریف را از بین می­برد. تاکنون، این چارچوب­ها به­جای قانون، استثناء بوده­اند: تنها هفت کشور در این شاخص، دارای این قوانین هستند، درحالی­که 12 کشور دیگر، طرح­هایی برای اجرای این مقررات دارا می­باشند. شرکت­های سهامی عام در بریتانیا (که در سال 2006 تأسیس شده­اند) و شرکت­های سودآور ایالات متحده (از سال 2010)، معیارهای جهانی به شمار می­روند.

تأمین مالی

·       کانادا بهترین محیط مالی برای نوآوری اجتماعی را داراست. کانادا (رده­ی سوم)، تعهد یکپارچه­ی خود برای تأمین مالی نوآوری اجتماعی در سال­های اخیر را هم در سطح ملی و هم استانی، از طریق نوآوری­هایی مانند تأسیس صندوق نوآوری اجتماعی جامعه و دانشگاه و صندوق بازنشستگی اجتماعی انتاریو، نشان داده است. این کشور همچنین سابقه­ی طولانی در نوآوری­های مربوط به تأمین مالی، مانند ایجاد صندوق سرمایه­گذاری توسعه­ی اقتصادی نوا اِسکوشیا، داشته است که به سرمایه­گذاران امکان دریافت اعتبار مالیاتی در جوامع محلی را می­دهد و در سال 1999 آغاز به کار کرده است.

·       تأمین مالی، هدف نهایی نیست. خطری که از لحاظ تأمین مالی و سرمایه­گذاری بیشتر، نوآوری و شرکت­های اجتماعی را تهدید می­کند این است که خود تأمین مالی، و نه پرداختن به مسائل اجتماعی، به یک هدف تبدیل شده و پروژه­ها یا شرکت­ها، بیش از حد مدیون حامیان مالی خود هستند. با توجه انحصاری به صرفه­جویی در هزینه برای مقامات دولتی یا سودآوری برای سرمایه­گذاران (مثلاً از لحاظ اوراق قرضه­ی تأثیر اجتماعی یا بازده مورد انتظار از شرکت­های اجتماعی)، نگرانی این است که ستون مربوط به پروژه­های نوآوری اجتماعی، بالاتر از سایر برنامه­های اجتماعی که به­طور مستقیم دریافت بودجه داشته­اند، خواهد بود.



استاندارد نوآوری ، مسئولیت اجتماعی ، استاندارد ملی ، گواهینامه ایزو ، نوآوری اجتماعی ، تامین مالی ، شرکت brs ، شرکت ایزو ، شرکت استاندارد ، گواهینامه استاندارد ، ایزو نوآوری ، ایزو اجتماعی ، اخذ ایزو ، اخذ استاندارد ، نوآوری اجتماعی ، ارزیابی نوآوری اجتماعی ، استاندارد ایزو ، استاندارد نوآوری ، استاندارد ارزیابی ، ممیزی ایزو ، صدور ایزو ، گواهینامه نوآوری ، گواهینامه ایزو ، شرکت صدور گواهینامه ، شرکت ممیزی ، کارآفرینی اجتماعی، شاخص ارزیابی ، ایزو ۵۶۰۰۲ ، شرکت brsm

امور آموزش شرکت BRS

تهران سعادت آباد خیابان سپیدار پلاک ۱۰

تلفن : ۰۲۱۲۶۷۶۰۰۰۱

www.BRSMENA.com

www.BRS.ir

#ایزو #استاندارد #مدیریت #ممیزی #مشاوره #سیستم_کیفیت #ایزو۹۰۰۱ #ایزو۲۲۰۰۰ #ایزو۴۵۰۰۱ #ایزو۱۴۰۰۱#استاندارد #دادهکاوی

منبع : https://brs.ir/node/173