آغار فرآیند ممیزی سیستم مدیریت محیط زیست مناطق شهرداری تهران بزرگ
براساس قرارداد منعقد گردیده فی مابین شرکت بیکران راهکار سعادت BRSMو سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران، خدمات ممیزی وصدور گواهینامه سیستم مدیریت محیط زیست مناطق شهرداری 4، 8،9،10،18و19 تهران بزرگ به شرکت BRSM واگذار گردیده است. لذا فرآیند ممیزی این مناطق با انجام ممیزی مرحله اول در شهرداری منطقه 18 تهران طی 4 نفر-روز آغاز گردید. در ممیزی این منطقه تیم ممیزی شامل آقای مهندس علی هداوند وآقای مهندس علی بهنام نسبت به بررسی طرحریزی سیستم مدیریت محیط زیست شهرداری منطقه 18 براساس الزامات استاندارد ISO14001:2015 در فرآیندهای 137-اداره خدمات شهری-ستاد مدیریت بحران- اداره زیباسازی- اداره فضای سبز- اداره عمران- معاونت حمل ونقل وترافیک- معاونت اجتماعی وفرهنگی- معاونت شهرسازی ومعماری- اداره ساماندهی- اداره مسیل ها وقنوات وهمچنین اداره آموزش ومحیط زیست پرداختند. همچنین ناحیه 5 وسوله پسماند بعنوان نمونه از نحوه اجرای سیستم مورد بازدید قرار گرفت. بررسی نحوه شناسایی وارزیابی جنبه های زیست محیطی- طرحریزی چرخه حیات- نحوه واکنش در شرایط اضطراری- درک صحیح از نیازمندیها والزامات ذی نفعان- طرحریزی ارتباطات درون سازمانی وبرون سازمانی- نحوه اجرای آموزش های شهروندی در دوران کرونا- برنامه های اجرایی تحقق اهداف کلان سازمان وهمراستایی با اهداف شهرداری تهران- ریسک ها وفرصتهای بافت سازمان- سوابق ممیزی های داخلی وبازنگری های مدیریت و... مورد بررسی قرار گرفت. از مهمترین نقاط مثبت شهرداری منطقه 18 در حوزه زیست محیطی می توان به افزایش حجم و تغییر شیر مخازن ماشین های حمل زباله جهت جلوگری از نشت شیرابه ها- ایجاد دیوار صوتی در انتهای کوچه آزادگان( نبش اتوبان آزادگان ) و کاهش آلودگی صوتی - استفاده از لایه محافظ در زیر انباشته های شن ونمک جهت جلوگیری از نشت نمک به آب و خاک- جمع آوری شن های پاشش شده بعد از عملیات برف روبی و استفاده مجدد از شن ها ( کاهش چشمگیر استفاده )- شناسایی واطلاع رسانی بوستانهای سطح منطقه جهت شرایط اضطراری اشاره نمود.براساس بررسی های انجام گردیده توسط تیم ممیزی، فرآیند ممیزی شهرداری منطقه 18 جهت مرحله دوم ممیزی وثبت وصدور گواهینامه توصیه گردید.
ممیزی ، شهرداری ، زیست محیط ، استاندارد ، شرکت BRS ، استاندارد ایزو ، ممیزی محیط زیست ، استاندارد 14001 ، استاندارد 45001 ، مناطق شهرداری ، ممیزی تهران ، شرکت معتبر ایزو ، شرکت معتبر استاندارد ، شرکت BRSM
ایزو ۱۴۰۰۱ ، ایزو ۹۰۰۱ ، ایزو ۴۵۰۰۱ ، استاندارد محیط زیست ، استاندارد بهداشت شغلی ، استاندارد ایمنی شغلی ، استاندارد بهداشت حرفه ای ، استاندارد مدیریت کیفیت ، استاندارد ایزو ۹۰۰۱ ، گواهینامه ایزو
تحقیق و توسعه شرکت BRS
تهران سعادت آباد خیابان سپیدار پلاک ۱۰
تلفن : ۰۲۱۲۶۷۶۱۲۸۱
www.BRSMENA.com
www.BRS.ir
#ایزو #استاندارد #مدیریت #ممیزی #مشاوره #سیستم_کیفیت #ایزو۹۰۰۱ #ایزو۲۲۰۰۰ #ایزو۴۵۰۰۱ #ایزو۱۴۰۰۱#استاندارد
منبع :https://brs.ir/node/168
در خصوص شناسایی عدم اجرای قانون در گزارشهای بازرسی، گومز (2008) نمونههای بسیاری در خصوص حوادث مرگبار را بررسی کرد تا بتواند دستههای غالب علتها را شناسایی کند و سپس آنها را با ملزومات قانونی و سطوح اجرای قانون یا عدم وجود آنها در زمان نیاز، ترکیب کرد. او متعاقبا مجموعهای از نقاط کور را شناسایی کرد که در آنها وضع قانون هم نامشخص است و غیر کارآمد، به عبارت دیگر پوشش مناسبی ارائه نمیکند. کار گومز نشان داد که یکی از ملزومات مهم نیاز به مقایسه داده حقیقی در زمینه عواملی که حوادث را ایجاد میکنند با قانون کاربردی است، به عبارت دیگر باید مواردی تحلیل شوند که در آنها قوانینی وجود دارد که باید به جلوگیری از حوادث کمک کند. این ارتباط فقط زمانی میتواند ایجاد شود که فرآیند بازرسی شامل تحلیل عوامل قانونی مرتبط باشد. این کار میتواند هشدارهای مفیدی ایجاد کند که میتوانند به شرکتها کمک کنند تا بخشهای قانونی را شناسایی کنند یا درکی از قوانینی کسب کنند که نادیده گرفته شده بودند.
دو مقاله موجود بودند که به فرآیند شناسایی عدم اجرای قانون در بازرسیهای حوادث حرفهای ارجاع داده شده بودند. اولین مقاله متعلق به کاتساکیوری (2010) بود که 40 مورد از حوادثی را تحلیل کرده است که بین سال 2000 و 2008 در صنعت تولید رخ دادهاند. نمونه مورد استفاده از پایگاه دادهای از گزارشها دریافت شده بود که در مرکز پیشگیری از خطر آتیکا غربی در یونان قرار دارد. این تحقیق از این نظر جالب است که از روشی استفاده میکند که به عنوان MILI مشهور است که توسط سازمان بازرسی کار ارائه شده است تا در بازرسی حوادث مورد استفاده قرار گیرد. این روش نه تنها عوامل به وجود آورنده حوادث را شناسایی میکند بلکه هر موردی که در آن عدم اجرای قانون وجود داشته است که منجر به آن شده است را هم شناسایی میکند. دومین مقاله تحقیقی از سالگوئرو (2018) است، که 98 مورد بازرسی حوادث حرفهای را تحلیل میکند که توسط ماموران کار در آندالوسیا در اواخر 2014 انجام شدهاند. این نمونه با دنبال کردن پنج مرحله تحلیل شد که در روش کارRIAAT تعریف شدهاند و نشان داد که درصد قابل توجهی از گزارشهای تحلیلشده (46%) برخی موارد نقض قانون را شناسایی کردهاند که منجر به حادثهای شده است که در حال بررسی است.
ایزو ۴۵۰۰۱ ، ایزو ۴۵۰۰۰ ، استاندارد ۴۵۰۰۱ ، استاندارد ایمنی ، ایمنی و بهداشت حرفه ای ، ایمنی و بهداشت شغلی ، صدور گواهینامه ایزو ۴۵۰۰۱ ، استاندارد hse ، استاندارد QHSE ، استاندارد ایزو ، شرکت گواهی دهنده ایزو ، شرکت معتبر ایزو ، گواهینامه استاندارد، شرکت تحت اعتبار ناسی ، مرکز ملی تایید صلاحیت ، مقاله ایزو ۴۵۰۰۱ ، مقاله پژوهشی ایزو ، شرکت BRSM
امور آموزش شرکت BRSM
تهران سعادت آباد خیابان سپیدار پلاک ۱۰
تلفن : ۰۲۱۲۶۷۶۰۰۰۱
www.BRSMENA.com
www.BRSM.ir
#ایزو #استاندارد #مدیریت #ممیزی #مشاوره #سیستم_کیفیت #ایزو۹۰۰۱ #ایزو۲۲۰۰۰ #ایزو۴۵۰۰۱ #ایزو۱۴۰۰۱#استاندارد #دادهکاوی
منبع :https://brs.ir/node/146
به طور کلی باور برآن است که HAACP توسط تیمهای چندمنظوره به خوبی به کار برده میشود و اینکه خروجی روش این تیم یک سیستم امنیتی قویتر برای غذا نسبت به آنهایی خواهد بود که به تنهایی کار میکنند. این باور با راهنماییها و آموزشها ترویج یافته است. به عنوان مثال کدکس (2009) «تیم HACCP گردآوریشده»را به عنوان اولین قدم در «توالی منطقی برای به کارگیری HACCP» در نظر میگیرد و بر این باور است که بهترین راه برای اطمینانیافتن از اینکه دانش و تجربه مناسب برای توسعه HAACP موثر وجود دارد، این است از روش تیم چندمنظوره استفاده کنیم. در یک فرآیند ساخت، ممکن است این مساله تا حدی به دلیل آن باشد که دانش مورد نیاز برای تصمیمگیری درمورد امنیت غذاییــــ به عنوان مثال، دانش درباره مواد به کار برده شده و روشهای تولید، فرآیندها و کنترل آنها، ابزارها و مسائل محیطیــــ در میان افراد متعددی پراکنده شده است. با این حال، منشا و دلایل استفاده از تیمهای HACCP در سوابق تاریخی توسعه HACCP نامعلوم است.
در مراحل اولیه که سیستم تبدیل به HACCP میشود، یعنی کار در ناسا روی غذاهای فضایی، یک روش تیمی چندمنظوره مورد استفاده قرار گرفت که در آن افرادی مثل تیم تغذیه/ غذا ناسا تحت نظر پاول لا چنس، آزمایشگاههای ناتیک ارتش آمریکا و پیمانکاران/ پیمانکاران فرعی در صنعت، از جمله تیم فیلزبری که سرپرست آن هاوارد باومن بود شکرت کردند. با وجود آنکه فلسفه تحلیل خطرات و شناسایی نقاط کنترلی بحرانی از این کار حاصل شد، اما هیچ سیستم تعریفشدهای وجود نداشت که از تیمها بخواهد قواعد را به کار ببرند و در حقیقت عبارت HACCP هم در آن مرحله ایجاد شد و بعدا توسط فیلزبری ایجاد شد.
تصور کلی از تیمهای HACCP ابتدا در پیشینه HACCP در 1992 در کمیته مشاوره ملی آمریکا در محدوده میکروبشناسی برای غذاها ایجاد شد. هیچ اشارهای به استفاده تیمها از HACCP اولیه نشده است. با این حال بررسیهای بعدی نشان دادند که فیلزبری از انواع تیمهای HACCP بدون استثنا استفاده کرد زمانی که HACCP را در فرآیندهای غذاهایشان به کار میبرد. این فرآیند که در سال 1972 رسمی شد، نیازمند یک میکروبشناس غذا، مهندس پردازش، دانشمند توسعه محصول و افسر تنظیمکننده برای بازبینی و تایید همه محصولات جدید و توسعه پردازشها یا اصلاحات بود که نیازمند تخصص بیشتر در قسمتهایی بود که مورد نیاز هستند.
کدکس ، ایزو 22000 ، ایزو22000 ، طرح haccp ، تیم haccp ، صدور ایزو 22000 ، ممیزی ایزو 22000 ، گواهینامه ایزو 22000 ، گواهینامه haccp ، ممیزی haccp ، تیم ایمنی غذا ، تیم ایمنی haccp ، شرکت معتبر ایزو ، شرکتهای معتبر ایزو ، اخذ ایزو معتبر ، استاندارد ایزو 22000 ، استاندارد haccp ، گواهینامه gmp ، استاندارد gmp ، gmp غذایی ، شرکت brsm
امور آموزش شرکت BRS
تهران سعادت آباد خیابان سپیدار پلاک ۱۰
تلفن : ۰۲۱۲۶۷۶۰۰۰۱
www.BRSMENA.com
www.BRS.ir
#ایزو #استاندارد #مدیریت #ممیزی #مشاوره #سیستم_کیفیت #ایزو۹۰۰۱ #ایزو۲۲۰۰۰ #ایزو۴۵۰۰۱ #ایزو۱۴۰۰۱#استاندارد #دادهکاوی
منبع : https://brs.ir/node/140
با وجود تقاضای قوی از سوی نهادهای سیاستگذاری، توسعه شاخصهای نوآوری هنوز یک وظیفه در انتظار تحقق است. این به این دلیل است که هنوز هیچ توافق جامعی در مورد نوآوری اجتماعی که عامل تعیین کننده آن هستند و مناسبترین روشهای اندازه گیری و ارزیابی نوآوریهای اجتماعی و معیارهای مورد نیاز برای این منظور هستند وجود ندارد.
به رغم توسعه ضعیف مدلهای اندازه گیری نوآوری اجتماعی، سه مدل وجود دارد که میتواند در ادبیات دانشگاهی و نهادی مشخص شود که به دنبال ایجاد سیستم شاخصهای نوآوری اجتماعی هستند: رویکرد فردگرا، رویکرد سازمانی و رویکرد منطقهای / ملی (آنستا و همکاران، 2016b).
بسیاری از نویسندگان، کارآفرینی اجتماعی را به عنوان بعد نوآوری اجتماعی در نظر میگیرند (الیس، 2010، جان و همکاران 2000، آلورد و همکاران 2003، مکلین و همکاران، 2013) و کارآفرینان اجتماعی را به عنوان نوآور اجتماعی شناسایی میکنند (کمیسیون اروپا، 2013). به این ترتیب، مطالعات به توسعه شاخصهای نوآوری اجتماعی مرتبط با ارزیابی ویژگیها، انگیزهها و زمینههایی که کارآفرینان اجتماعی فعالیتهای خود را توسعه میدهند تمایل دارند (زهرا و همکاران، 2009). این کارها هم بر روی مطالعات موردی تمرکز دارند (سن، 2007) و هم تحلیلهای مقایسهای در سطح سرزمینی بر اساس مانیتور کارآفرینی اجتماعی (هاردینگ، 2006، OECD/کمسیون اروپا، 2013).
از دیدگاه فردگرایان متفاوت است، این رویکرد به سازمانها کمک میکند تا زمینههای نوآوریهای اجتماعی را درک و ارزیابی کنند (سینرجیاک، 2013؛ کمیسیون اروپا، 2012). در این چارچوب، مطالعات پیرامون هیبریدیاسون و نوآوری اجتماعی (ساختارهای ترکیبی در شرکتها، سازمانهای غیر دولتی و بخش دولتی) که ظهور و حکمرانی مدلهای تجاری جدید را برجسته میکنند منافع و اهداف اجتماعی را هدف قرار میدهند (باتیلانا و همکاران، 2012، گرسل، 2012 ؛ گروس، 2014؛ پستوف، 2015؛ ترستریپ و همکاران 2015). در رویکرد سازمانی، مطالعاتی که توسعه ظرفیت سازمانی برای نوآوری اجتماعی را برجسته میکنند نیز یافت میشوند (کسترو اسپیلا و آنستا، 2015). در این راستا، پروژه آزمایشی RESINDEX (شاخص نوآوری منطقهای اجتماعی، سینرجیاک، 2013) یک مدل مبتنی بر ظرفیت جذب سازمان را توسعه میدهد. این مدل ارائه دهنده یک سیستم شاخص است که اجازه تمایز بین ظرفیت بالقوه و تحقق یافته برای نوآوری اجتماعی در چهار نوع سازمانهای منطقهای: شرکتها، سازمانهای غیر دولتی، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی را میدهد. این مدل همچنین ویژگیهای پروژههای نوآوری اجتماعی را که توسط این سازمانها طراحی شده است بررسی میکند و نتایج به دست آمده در سطوح منطقهای و سازمانی (سینرجیاک، 2013) را مورد بحث قرار میدهد.
در نهایت مهم است که جنبش را ارتقا یافته توسط سیاست گذاران اروپایی بدانیم که نیاز به توسعه شاخصهای نوآوری اجتماعی در مقیاس بینالمللی (منطقهای / ملی) دارد، که دادهها را از منابع مختلف اروپایی ادغام میکند تا مجموعهای از شاخصهای قابل مقایسه و قابل قبول بدست آورد ( کرول و همکاران، 2014). در این راستا، پروژه FP7 اروپا TEPSIE یک مدل برای اندازهگیری نوآوری اجتماعی را ایجاد کرده است. این مدل سه سطح اندازهگیری را مشخص میکند: (a) شرایط چارچوب؛ (ب) فعالیت کارآفرینی؛ (c) نتیجه و خروجی خاص زمینه؛ و نتایج حاصل از اندازهگیری نوآوری اجتماعی را مورد بحث قرار میدهد (کرلو و همکاران، 2014).
نوآوری اجتماعی را میتوان به عنوان یک روند چرخهای درک کرد. مفهوم چرخه حاکی از آن است که توسعه فعالیت نوآورانه از طریق مراحل مختلف پی در پی ضروری است تا فرآیند نوآورانه صورت گیرد (کمیسیون اروپا، 2013؛ سانتوس و همکاران، 2013؛ مولگان، 2006).
تنها چند مورد مطالعه در تجزیه و تحلیل چرخههای نوآوری اجتماعی در ادبیات موضوع وجود دارد، در حالی که مدلهای پیشنهادی در تعداد مراحل متفاوت هستند. به عنوان مثال، با توجه به کمیسیون اروپا[4] (2013: 6)، چرخه[5] نوآوری اجتماعی شامل چهار مرحله[6] پی در پی است، که در آن افزایش نوآوری اجتماعی مرحله نهایی و یکی از اهداف اصلی نوآوری اجتماعی است.
• شناسایی نیازهای اجتماعی جدید / برآورده نشده / به میزان کافی برآورده نشده؛[7]
• توسعه راه حلهای جدید در پاسخ به این نیازهای اجتماعی؛[8]
• ارزیابی اثربخشی راه حلهای جدید در برآورده ساختن نیازهای اجتماعی؛[9]
• تقویت نوآوریهای اجتماعی موثر.[10]
موری و همکارانش[11] (2010) یک چرخه زندگی شش مرحلهای را پیشنهاد میکنند که در آن ایجاد تغییر سیستمیک هدف نهایی یک نوآوری اجتماعی است (شکل 2):
• الزامات، الهام گرفتن و تشخیص[12]: در این مرحله، عواملی که نیازمند نوآوری اجتماعی هستند، ساختار مییابند.
• پیشنهادها و ایدهها[13]: در این مرحله، ایدهها و پیشنهادهای راه حل مشکل مشخص شده، ساختار مییابند.
• نمونهسازی و طرحهای آزمایشی[14]: در این مرحله، ایدهها از فرایند نمونهسازی و تجربههای آزمایشی اجرا میشوند.
• پایداری[15]: در این مرحله، پشتیبانی به منظور ارائه پایداری (شرکتها، پروژهها، آزمایشگاهها، و غیره) مورد توجه قرار میگیرد.
• مقیاس بندی و انتشار[16]: در این مرحله، آنچه که دنبال میشود، پرورش نوآوریها، انتشار نتایج و تسهیل نوآوری از طریق تقلید است.
• تغییر سیستمیک[17]: این مرحله نهایی نوآوری اجتماعی است و نوآوری اجتماعی را در یک سیستم تعاملی با دیگر نوآوریها و سایر اقدامات اجتماعی وارد میکند. تغییر سیستمیک معماری را پیشنهاد میکند که از دیگر نوآوریها پشتیبانی میکند (برای بررسی انتقادی، ترستریپ و همکاران، 2015).
شکل 2. شش مرحله نوآوری اجتماعی (موری و همکاران، 2010)
همانطور که از مدلهای مشخص شده میتوان برداشت کرد چرخههای نوآوری اجتماعی را از منظر نوآوری موفق با تاکید بر ظرفیت پرورش به عنوان یکی از مهمترین معیارهای موفقیت توصیف میکنند. به بیان دیگر، نویسندگان یک چرخه زندگی را پیشنهاد میکنند که نوآوری اجتماعی را به عنوان یک فرآیند باز تعبیر میکند. چنین رویکردی پیشرانها را به موانع با این هدف نهایی مرتبط میسازد که نوآوری را در جریان اصلی زمینه سازمانی که نوآوری تولید میشود، استقرار دهد. بر اساس این طرح، پرورش نوآوریهای اجتماعی تنها یک اثر خارجی است، به خودی خود نه یک هدف و نه معیاری از موفقیت است.
در نظر گرفتن شکست نوآوری اجازه طراحی سیاستهای مناسب برای لحظات مختلف روند نوآورانه را میدهد. این امر مخصوصا مهم است زیرا هر فاز در روند توسعه شامل موانع مختلفی است و نیاز به ظرفیتهای (پیشرانهای) مشخص برای غلبه بر موانع مربوطه دارد. طرح پیشنهاد شده از مجموعهای از مفروضات شروع میشود:
فرضیه 1: نوآوریهای اجتماعی زمینه خاصی دارند، یعنی در حوزههای نهادی تعیین شده تولید میشوند. زمینهها بیانگر شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و محیطی هستند که نتیجه یک مسیر خاص و درونزای توسعه منطقهای هستند. بسترهای نهادی، به منظور مدیریت و حل مشکلات متمایز (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی) در چارچوب یک جریان اصلی خاص که به مجموعه منابع و دانش بستر نهادی مربوط میشود عمل میکند. بنابراین، جریان اصلی به عنوان یک پارادایم (شبکهای از سیاستها با یک جامعه معرفتی) عمل میکند که یک دیدگاه هژمونیک را در خصوص مشخص کردن مسائل و راه حلهای ممکن برای حل آنها به شیوه قابل قبول برای یک استاندارد رفاهی خاص به اشتراک میگذارد.
فرض 2: نوآوریهای اجتماعی حول راه حل مشکلات اجتماعی شکل نمیگیرند، بلکه حول حل و فصل ناهنجاریها شکل میگیرند. یک ناهنجاری، نوعی از مشکل اجتماعی را بیان میکند که نمیتواند با منابع و دانش موجود در جریان اصلی حل شود. بنابراین، ناهنجاری به عنوان نقطه منشاء یک نوآوری اجتماعی بیان میشود، یعنی یک مسئله اجتماعی که خلاصه تغییراتی است که در یک بستر خاص نهادی از نظر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و محیطی منفی تلقی میشوند و جریان اصلی نمیتواند آن را حل کند. همه مشکلات اجتماعی، ناهنجاری نیستند. به طور کلی، جریان اصلی راه حلهای قابل قبولی را برای انواع مشکلات اجتماعی ناشی از پویایی شمول / محرومیت تولید شده در بستر نهادی ارائه میدهد. میزان پذیرش راه حل بستگی به زمان و زمینه سازمانی دارد. یک ناهنجاری چنین است، تا زمانی که یک وضعیت مداوم از محرومیت (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نهادی، فن آوری و غیره) وجود دارد برای بخش مربوطه از زمینه سازمانی غیر قابل قبول است. ناهنجاری برای یک یا چند گروه اجتماعی مختلف آسیب پذیری ایجاد میکند. بدین ترتیب، هرچه اختلاف در میزان اختلال گروههای اجتماعی که ناشی از ناهنجاری است بیشتر باشد، اثر منفی آن بیشتر خواهد بود، یافتن راه حلهای نوآورانه دشوارتر خواهد بود و فوریت پیدا کردن این راه حلها بیشتر خواهد شد.
فرض 3: نوآوریهای اجتماعی با جستجوی پایداری فرآیندها و اثرات آنها هدایت میشوند. پایداری باید به عنوان برداری در نظر گرفته شود که به دنبال تثبیت راه حلی نوآورانه در بلندمدت است که علل و اثرات یک ناهنجاری را اصلاح میکند. اصل تنظیم این بردار، انتظار تبدیل راه حلهای نوآورانه به بخشی از روال در جریان اصلی یک زمینه سازمانی خاص است. این نشان میدهد که نوآوریهای اجتماعی در پایداری خود به دنبال متوقف کردن نوآوری اجتماعی بودن هستند. هنگامی که یک نوآوری اجتماعی در جریان اصلی ادغام میشود، این کار را از لحاظ یکپارچگی عملی انجام میدهد، یعنی یک تبدیل با یکپارچگی که پارادایمی را تغییر میدهد که حالا راه حلهای عادی پیدا کرده است. در یکپارچگی عملکردی، آنچه که در گذشته ناهنجاری بوده است، اکنون یک مشکل اجتماعی است که جریان اصلی جدید، راه حلهای قابل قبولی برای آن دارد.
فرض 4: نوآوریهای اجتماعی یک مسیر خطی به سمت ادغام عملکردی دارند. اصل تنظیم این بردار خطی رابطه معکوس بین جفت کننده پیشران / مانع است. نوآوریهای اجتماعی که به عنوان یک فرآیند تکاملی در نظر گرفته میشوند، یک ناهمگونی صلاحیت را برای غلبه بر انواع موانع ایجاد میکند که حتی میتواند باعث شود نوآوری اجتماعی شکست بخورد. درک نوآوری اجتماعی در قالب یک چرخه به ما این امکان را میدهد که پیشرانهای لازم برای ارتقاء نوآوریها را برای ارتقای نوآوریها با توجه به لحظات مختلف توسعه آنها درک کنیم، چیزی که سیاستگذاری را به سمت توسعه زمینههای کشف راه حلهای نوآورانه برای ناهنجاریهای زمینه سازمانی، هدایت میکند.
با توجه به این فرضیهها، یک مدل چرخه نوآوری اجتماعی با توجه به چهار مرحله اصلی پیشنهاد شده است. هر فاز، نشان دهنده ارتباط بین پیشران، مانع و تاثیر است. همانطور که در شکل 2 نشان داده شده است، این طرح دو زمینه مختلف نهادی را پیشنهاد میدهد (زمینه نهادی 1 و 2). در چارچوب اول ما چرخه نوآوری اجتماعی (مدل خطی) را توضیح میدهیم که از ناهنجاری ایجاد شده در یک جریان اصلی (1) به سمت ادغام راه حلهای نوآورانه در جریان اصلی جدید (2) میرود. این به معنی تغییر جریان اصلی به وسیله تأثیر گسترده یک نوآوری اجتماعی است. برای هر فاز درون مدل خطی پیشنهاد شده است که پیش رانها (D) و موانعی (B) وجود دارند. در انتهای بالای تصویر، پیشنهاد شده است که یک نوآوری اجتماعی که در قالب سازمانی 1 ایجاد شده است، میتواند به قالب سازمانی 2 منتقل شود. این طرح نشان میدهد که تقویت یک نوآوری اجتماعی یک اثر خارجی است و هدف اصلی نوآوری اجتماعی حل و فصل (تعامل با آن در طول کل چرخه) و ادغام یک راه حل نوآورانه در جریان اصلی و تغییر آن توسط استقرار است.
ناهنجاری
یک ناهنجاری (A) بیانگر نوعی از مشکل اجتماعی است که نمیتواند با منابع و دانش موجود در جریان اصلی حل شود. در طرح پیشنهادی، ناهنجاری به عنوان نقطه منشاء یک نوآوری اجتماعی بیان میشود، یعنی یک مشکل اجتماعی که موجب آسیب پذیری (اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و محیطی) میشود که جریان اصلی پاسخهای مناسبی برای آن ندارد. یک مشکل اجتماعی تا زمانی مشکل باقی میماند که پایدار باشد و موجب ایجاد آسیب پذیری برای یک یا چند گروه اجتماعی مختلف شود. بدین ترتیب، هرچه اختلاف در میزان اختلال گروههای اجتماعی که ناشی از ناهنجاری است بیشتر باشد، اثر ناهنجاری بیشتر خواهد بود، یافتن راه حلهای نوآورانه دشوارتر خواهد بود و فوریت پیدا کردن این راه حلها بیشتر خواهد شد.
پاسخهای نهادی (جریان اصلی 1)
سه نوع پاسخ به یک ناهنجاری وجود دارد: (الف) عدم پاسخ. این به این معنی است: زمینه سازمانی به مشکلات آسیب پذیری ناشی از ناهنجاری پاسخ نمیدهد و اجازه میدهد مشکل باقی بماند (این گزینه مربوط به هزینههای عدم اقدام است)؛ (ب) پاسخ ناکافی. این به این معنی است: زمینه سازمانی به ناهنجاری با منابع و معیارهای نامطلوب حل برای مسائل اجتماعی پاسخ میدهد و بنابراین مشکل همچنان ادامه دارد هرچند برخی از تاثیرات آن ممکن است کاهش یابد (این گزینه مربوط به عدم تقارن دانش و هزینههای عمل است)؛ (ج) پاسخ نوآورانه. زمینه سازمانی پاسخ جدیدی به این ناهنجاری میدهد.
شکل 3. چرخه عمر نوآوری اجتماعی
بنابراین، نوآوری اجتماعی میتواند تاثیر مشکل را کاهش دهد و شرایطی را که با تولید ناهنجاری مرتبط هستند، حل کند و پیامدهای آن را کاهش دهد. با این حال، پاسخهای نوآورانه در هر مرحله از نوآوری اجتماعی ممکن است به دلیل مقاومت زمینه (اجتماعی، نهادی، اقتصادی، فرهنگی و غیره) ناکام شوند. به این ترتیب، سه نوع شکست در پاسخ (حل و فصل) یک ناهنجاری مشخص میشود.
(a) شکست در اثر عدم اقدام: زمانی که زمینه سازمانی پاسخی به ناهنجاری نمیدهد و مشکل افزایش و توسعه مییابد. این شکست با موانع نوع 1 مرتبط است (B1، شکل 3).
(ب) ناکامی در اثر ناکافی بودن: زمانی که زمینه سازمانی پاسخی غیر نوآورانه ارائه میدهد که برای حل ناهنجاری ناکافی است. این شکست با موانع نوع 2 مرتبط است (B2، شکل 3).
(c) شکست از طریق نوآوری: هنگامی که زمینه سازمانی یک واکنش نوآورانه (نوآوری اجتماعی) را ارائه میدهد که برای حل ناهنجاری مناسب است، اما فرآیند نوآورانه در غلبه بر موانع تحمیل شده توسط بستر سازمانی موفق نمیشود. این شکست بسته به فازی که روند نوآوری اجتماعی در آن قرار دارد (B3، B4، B5، B6 و B7، شکل 3) موانع مختلفی دارد.
نوآوری پیشگام اجتماعی
این مرحله از نوآوری اجتماعی با فرآیند تفسیر واگرا و پیشنهاد همگرای ایدههای نوآورانه برای طراحی یک راه حل پایدار مشخص میشود. پیشوند "proto" نشان میدهد که این یک نوآوری اجتماعی در قالب بالقوه آن است. این مرحله فعالیت بازتابنده در شرایطی است که در آن ناهنجاری تولید و تکثیر میشود و بر روی گروههای آسیب پذیر اثر میگذارد. در این مرحله، سازمانها عمدتا سه نوع ظرفیت را بسیج میکنند: (الف) ظرفیت تفسیر و کسب دانش ناهمگن؛ (ب) ظرفیت ادغام دانش و مدل سازی ایدهها (طراحی)؛ (ج) ظرفیت ارتباط با ذینفعان (در شکل 3، این پیشرانها به عنوان D1 شناخته میشوند). اثرات اصلی که در این مرحله انتظار میرود، مربوط به مدلسازی راه حلها، طراحی مفهومی و روش شناختی، توسعه شبکه با گروههای آسیب پذیر و سایر سازمانهایی است که با همین ناهنجاری سر و کار دارند تا بتوان فرضیههای علّی و راهکارهای نوآورانه را شناسایی کرد.
در این مرحله، نمونه آزمایشی از ایدههای بالقوه موثر برای حل مسئله اجتماعی که نشان دهنده یک ناهنجاری است، غالب میشوند. وقتی که نوآوریهای آزمایشی نمیتوانند ایدهها را مدلسازی کنند و به فاز اکتشاف و آزمایش بپردازند (در شکل 3، این موانع به عنوان B3 شناخته میشوند)، شکست میخورند. این شکست خلاقانه است.
نوآوری اجتماعی اکتشافی
فاز اکتشافی با اجرای فرایندهای آزمایش مشخص میشود. نوآوری اجتماعی در مرحله قبل مدل سازی شده و مورد آزمایش قرار گرفته است. این فاز تست بازگشتی فرضیه علی و راه حل نوآورانه در یک سیستم عملی و برنامه ریزی است. در این مرحله از آزمایشات اجتماعی، سازمانها اساسا سه نوع ظرفیت را بسیج میکنند:
(الف) ظرفیت اکتشاف و بازسازی دانش به دست آمده؛ (ب) ظرفیت ارزیابی و ساماندهی؛ (ج) ظرفیت ارتباط با ذینفعان. نوآوریهای اجتماعی میتوانند دوره طولانی را در این مرحله تجربی ایجاد شواهد نوآورانه بدون توانایی مدلسازی نوآوری اجتماعی باقی بمانند. با این حال، در این مرحله آزمایشی، با تعامل (ایدهها، شیوههای جدید و اثرات خارجی) تفاوتهایی ایجاد میشود که میتواند به سایر ایدههای ابتکاری (نوآوریهای اجتماعی آزمایشی) منجر شود. این مرحله میتواند به عنوان نوآوری اجتماعی در نظر گرفته شود، زیرا آزمایشهای اجتماعی انجام شدهاند و بنابراین سطحی از تاثیر و توانمند سازی گروههای آسیب پذیر وجود دارد. نوآوریهای کاوشی اجتماعی هنگامی رخ میدهند که نمیتوانند بر موانعی که مانع انتقال از آزمایش به مدل سازی نوآوریهای اجتماعی هستند غلبه کنند (در شکل 3 این موانع به عنوان B4 شناخته میشوند).
نوآوری اجتماعی فراگیر
این مرحله با اجرای پیشرفتهای مداوم در مدل نوآوری اجتماعی مشخص میشود. نوآوری در حال حاضر مدلسازی، آزمایش و ارزیابی شده است. این فاز مبتنی بر نوآوری افزایشی است. در این مرحله، مجموعهای از شواهد تجربی در یک مدل آزمایش شده یکپارچه شده است که میتواند منابع را به ظرفیت تبدیل کند. نوآوریهای افزایشی نه تنها ناهنجاری را توضیح میدهند (تفسیر واگرا)، بلکه راههایی برای مداخله (روشهای همگرا) را برای رفع ناهنجاری چه از ریشه و یا کاهش برخی از عواقب آن ارائه میدهند. ویژگی این مرحله، گسترش راه حلها است، یعنی، اجرای منظم نوآوری در مشکلات با ماهیت مشابه در زمینه مشابه (مقیاس بزرگ؛ سانتوس و همکاران، 2013). در این مرحله سازمانها ظرفیتهای زیر را بسیج میکنند: (a) ظرفیت بهرهبرداری دانش؛ (ب) ظرفیتهای انتشار اجتماعی و نهادی؛ (ج) توانایی افزایش نوآوریهای اجتماعی. در این مرحله تأثیر نوآوری اجتماعی افزایش مییابد (چه فرایندهای تعمیق یا افزایش مقیاس) و به تدریج به شبکه سیاستها و جوامع معرفتی اصلی شواهد قابل تایید و قابل اندازه گیری شمار بی شماری از موارد نفوذ میکند که اثربخشی مدل برای حل یا کاهش ناهنجاری و / یا اثرات آن را نشان می دهند.
نوآوری اجتماعی متا (جریان اصلی 2)
در این مرحله نوآوری اجتماعی ردیابی است. در جریان اصلی وارد شده است و در حال تغییر و بهبود تواناییهای نهادی و شناختی آن برای ارائه پاسخهای رضایت بخش به مشکلات اجتماعی است که زمانی بخشی از یک ناهنجاری بودهاند. این یک ادغام عملکردی است که مسیر شبکه اصلی سیاستها و جوامع معرفتی را که با ناهنجاری مرتبط هستند، تغییر میدهد.
در جدول 1 ارتباط بین پیشرانها و موانعی که تسهیل و یا مانع توسعه نوآوریهای اجتماعی بر اساس چرخه نوآورانه میشوند، خلاصه میشود.
مرحله توسعه پیشرانها / موانع
شکست در اثر تعامل »B1: شکست دولت یا بازار
شکست در اثر عدم کفایت »B2: شکست دولت یا بازار
نوآوری آزمایشی اجتماعی »B3 / D1: بیان رابطه بین پیشرانها و موانعی که تسهیل / مانع
(جستجوی راه حلهای نوآورانه) مدل سازی ایدههای نوآورانه میشوند
نوآوری کنکاشی اجتماعی (جستجوی »B4 / D2: بیان رابطه بین پیشرانها و موانعی که تسهیل / مانع راه حلهای نوآورانه) مدل سازی ایدههای نوآورانه میشوند (رسمی کردن تجربه در قالب
الگوی SI)
نوآوری اجتماعی گسترده (راه حلهای »B5 / D3: ارتباط میان پیشرانها و موانعی را که موجب تسهیل افزایشی نوآوری) / جلوگیری از پیشرفت افزایشی (گسترش) در یک نوآوری اجتماعی
مدلسازی شده (گسترش عمیق) میشوند، بیان میکند.
نوآوری اجتماعی متا (ادغام تحولی) »B6 / D4: ارتباط بین پیشرانها و موانعی را که باعث تسهیل / مانع مدل سازی پیوستن نوآوریهای اجتماعی به جریان اصلی (و تبدیل آن به یک پارادایم) میشوند، بیان میکند.
انتقال نوآوری اجتماعی (بزرگ کردن) »B7 / D5: ارتباط میان پیشرانها و موانعی را که باعث انتقال نوآوری اجتماعی مدل شده به سمت دیگر زمینههای اجتماعی میشوند بیان میکند.
جدول 1. پیشرانها و موانع نوآوری اجتماعی بر اساس مرحله توسعه
4 نظام نوآوری اجتماعی
همانطور که در بخش قبلی مشخص شد، رویکردهای مختلف برای ایجاد شاخصهای نوآوری اجتماعی بر روی سطوح واحدهای مختلف تحلیل و اندازه گیری متمرکز شدهاند که تصویر کاملی از زمینه و پویایی نوآوریهای اجتماعی را نشان نمیدهند. چالش بعد این است که دیدگاههای مزو و میکرو را در یک چارچوب منسجم از روابط و تعاملات یکپارچه کنیم. این یک کار دشوار و پیچیده است که فراتر از هدف مقاله است. بلکه هدف ارائه مسیر ممکن برای کشف این روابط مزو-میکرو از یک مدل یکپارچه از شاخصهای نوآوری اجتماعی است.
با هدف ارائه تصویری کامل از تعامل بین سطوح مزو و میکرو (زمینه و پویایی) نوآوری اجتماعی، مفهوم رژیم نوآوری اجتماعی (SIR) معرفی شده است. این مفهوم بر مبنای کارهای انجام شده حول مفهوم رژیم رفاه است (بنجامینسن و آندرید، 2015، اسپینگ-اندرسن، 1990). این دیدگاه چارچوب جالبی از اکتشاف شرایط ساختاری را ارائه میدهد که از طریق آن یک منطقه یک سری آسیب پذیریها را ارائه میکند که مشکلات اجتماعی (موثر و بالقوه) را ایجاد میکنند.
در واقع، رژیمهای رفاه اقتصادهای پیشرفته مربوط به پویایی بازار و سیاستهای اجتماعی را بررسی میکنند. تز رژیمهای رفاه به درجهای اشاره دارد که در آن افراد یا خانوادهها در یک استاندارد قابل قبول زندگی بدون توجه به مشارکت آنها در روابط بازار گنجانده شدهاند (اسپینگ-اندرسن، 1990). رژیمهای رفاه یک ساختار نظری (با شواهد تجربی جنجالی) هستند که امکان تحلیل تطبیقی بین واقعیتهای مختلف ملی را فراهم میکنند که در بیانات مختلف بین دولت، بازار و خانواده تفاوت دارند. تفسیرهای مختلف به الگوهای ارتباط متفاوت منجر میشوند. بر اساس کار پیشگام اسپینگ-اندرسن (1990) رژیمهای رفاه میتوانند به شرح زیر طبقهبندی شوند:
(a) رژیم لیبرال، که با درجه بالایی از کالاییسازی در روابط کار با یک نقش ماندگار در بخش عمومی و خانوادهها مرتبط است. افراد از زمانی که وارد بازار کار میشوند، مسئولیت رفاه را دارند و مکانیسم همبستگی بازار است.
(ب) رژیم محافظه کارانه که نقش مهمی از رفاه را به خانوادهها و نقش ماندگار دولت و بازار میدهد. خانواده و شرکتها به عنوان هسته بیان همبستگی نقش مهمی ایفا میکنند.
(ج) رژیم سوسیال دموکرات، که در آن رفاه به ساخت نهادهای عمومی مرتبط است و بازار و خانوادهها نقش ماندگار دارند، جایی که هسته همبستگی دولت است و یک رفتار جهانی برای همه افراد در جامعه وجود دارد.
این اولین طبقهبندی توسط سایر آثار نظری و تجربی گسترش یافته است و در نتیجه دیگر رژیمهای رفاهی مانند مدیترانه یا سوسیالیستها مفهومسازی شدهاند (مقدم ثمن و کادرابکوا، 2015a، 2015b).
با توجه به نوآوریهای اجتماعی، رژیمهای رفاه محدودیتهایی برای توضیح شرایطی دارند که در آن تنوع گستردهای از مشکلات اجتماعی که منبع راه حلهای اجتماعی نوآورانه هستند، وجود دارند. همانطور که خواهیم دید، SIRها ممکن است برای توضیح شرایط نوآوریهای اجتماعی با شناسایی الگوهای آسیب پذیری منطقهای: اجتماعی، اقتصادی، سازمانی و زیست محیطی مناسبتر باشند. تعامل بین این نوع آسیب پذیریها، مشکلات اجتماعی را ایجاد میکند، که بسیاری از آنها اثربخشی قوانین و منابع موجود یک زمینه سازمانی خاص برای حل این مشکلات (ناهنجاریها) را زیر سوال میبرند.
همانطور که اشاره شد، هنگامی که یک مشکل اجتماعی به طرز قابل قبولی حل نمیشود و استانداردهای رفاه لازم برای یک زمینه مشخص را ایجاد نمیکند، تبدیل به یک ناهنجاری میشود. یک ناهنجاری یک مشکل مداوم است که عواقب (اثرات) آن غیر قابل تحمل (فعالانه، منفعلانه، موثر یا بالقوه) برای یک قسمت از جریان اصلی است. جریان اصلی روابط بین دولت، جامعه و بازار را برای یک زمینه خاص با توجه به یک پارادایم (مجموعهای از قوانین و منابع پایدار که تغییر آن در کوتاه مدت دشوار است) مدیریت میکند. بنابراین، ناهنجاری نشان دهنده عدم توانایی جریان اصلی در پاسخ مناسب، مؤثر و جامع به استاندارد رفاه پذیرفته شده است.
مفهوم آسیب پذیری مفهومی است که ارتباط نزدیکی به مفهوم ناهنجاری دارد. آسیب پذیری همیشه به یک پاسخ ناکافی به یک مشکل بالقوه شدید (اجتماعی، اقتصادی، نهادی و یا محیط زیستی) اشاره میکند. از این دیدگاه، آسیب پذیریها به طور بالقوه سازنده نوآوریهای اجتماعی هستند. بنابراین میتوان فرض کرد که با شناسایی آسیب پذیریها، ناهنجاریها (موثر یا بالقوه) به طور غیر مستقیم شناسایی میشوند.
شکل 4 رویکرد SIR را نشان میدهد. آسیب پذیری در وسط رویکرد است. آسیب پذیری دینامیکهای میکرو (سازمانها) را با شرایط (مناطق) مزو بیان میکند. یک پل بین این دو سطح از بستر سازمانی ایجاد میکند. مدل بر اساس فرضیه زیر است:
فرضیه: هرچه آسیب پذیری منطقهای بالاتر باشد، احتمال ظهور نوآوریهای اجتماعی بیشتر است.
این فرضیه نشان میدهد که در زمینههای سازمانی آسیب پذیر، مشکلاتی که بر انواع گروههای اجتماعی تاثیر میگذارند، چند برابر شده و به یکدیگر مرتبط هستند و ظرفیت پاسخگویی جریان اصلی برای یافتن راه حلهای مناسب یکپارچگی اجتماعی بر اساس یک استاندارد پذیرفته شده از بین میرود. در شرایط آسیب پذیری، مشکلات گیج کننده و متصل به یکدیگر باعث افزایش پیچیدگی (تنوع) میشوند. این به نوبه خود نیازمند راهکارهای سیستمیکی است که ظرفیتها و منابع لازم برای آنها وجود ندارد. بنابراین، وضعیتی رخ میدهد که در آن برای یک مشکل سیستمیک یک راه حل سیستماتیک در جریان اصلی در دسترس نیست. همانطور که اشاره شد، بستر سازمانی به شیوههای مختلف به این وضعیت پاسخ میدهد (نگاه کنید به چرخه نوآوری اجتماعی). واکنش نوآورانه (نوآوری اجتماعی) چند مرحلهای ادامه مییابد تا آنکه به یک پاسخ سیستمیک (یکپارچگی تحول آفرین) تبدیل میشود. در واقع، راه حلهای نوآورانه مختلفی برای یک ناهنجاری وجود دارد که مورد آزمایش قرار میگیرند. آنها راه حلهای تقسیم شده، جزئی، محلی و تجربی هستند. تنها یک یا یک سیستم یکپارچه از راه حلها قادر به مدل سازی و موفقیت در استعمار جریان اصلی و ارائه پاسخ پایدار قابل قبول به ناهنجاری است.
با این حال، میزان آسیب پذیری در همه زمینههای سازمانی برابر نیست. مناطقی را مییابیم که آسیبپذیرتر از دیگر مناطق هستند. هر زمینه سازمانی دارای شرایط آسیب پذیری مختلفی است که از توسعه درونی آنها حاصل میشود. این چیزی است که ما آن را آسیب پذیری منطقهای مینامیم. آسیب پذیری منطقهای یک مفهوم مصنوعی است که بیانگر ادغام انواع آسیب پذیری (اجتماعی، اقتصادی، سازمانی و محیط زیستی) برای یک بستر خاص نهادی است. آسیب پذیری منطقهای، امکان مقایسه بین زمینههای مختلف نهادی (مناطق مختلف) را در محدودهای فراهم میکند که از آسیب پذیری بیشتر به آسیبپذیری کمتر میرسد.
این استدلال نشان میدهد که آسیب پذیری مربوط به تولید ناهنجاریها است. بنابراین، هر چه سطح آسیب پذیری منطقهای بالاتر باشد، احتمال وقوع ناهنجاریهای در حال توسعه بیشتر است و بنابراین احتمال ایجاد نوآوریهای اجتماعی بیشتر خواهد بود.
چگونه میتوان آسیب پذیریهای منطقهای را مشاهده کرد؟
همانطور که شکل 4 نشان میدهد آسیب پذیریهای منطقهای باید بر اساس چهار آسیب پذیری اصلی: اجتماعی، اقتصادی، سازمانی و محیط زیستی مورد بررسی قرار گیرند (برای بررسی اشکال این آسیب پذیریها به پیوست 1 مراجعه کنید). این انواع متمایز آسیب پذیری اثرات خاصی را در یک بستر سازمانی مشخص دارند؛ انواع خاص و متفاوتی از مشکلات و اشکال جدایی را برای هر زمینه ایجاد میکنند. به همین دلیل است که نوآوریهای اجتماعی متنی، کانونی و مقیاسپذیری دشواری دارند. هر زمینه سازمانی دارای درجهای از آسیب پذیری منطقهای است و به همین دلیل است که حتی در زمینههای سازمانی با آسیب پذیریهای منطقهای کم، میتوان میزانی از نوآوری اجتماعی را پیدا کرد.
به طور خلاصه، مفهوم پیشنهادی آسیب پذیری منطقهای که توسط آسیب پذیری چهار نوعه تشکیل شده است، یک مفهوم مناسب برای درک ظهور نوآوریهای اجتماعی است. بر این اساس، زمینههای منطقهای نباید بر اساس میزان ظرفیت نهادی جریان اصلی برای حفظ یکپارچگی اجتماعی در بلند مدت مطابق پیشنهاد مدل رژیمهای دولت رفاه تفسیر و طبقهبندی شوند. برعکس، باید شرایط سازمانی را از لحاظ درجه آسیب پذیری، یعنی سطح ناتوانی سازمانی برای پاسخ دادن به پویایی شمول / محرومیت در بلند مدت، درک کنند. عدم توانایی سازمانی جریان اصلی، سناریوهای "مطلوب" برای ظهور نوآوریهای اجتماعی را ایجاد میکند.
شکل 4: رژیمهای نوآوری اجتماعی - تعامل بین زمینه و پویایی نوآوریهای اجتماعی
چگونه نوآوریهای اجتماعی را میبینیم؟
با SIR پیشنهادی توصیه میشود که ابتکارات اجتماعی را با تجزیه و تحلیل ظرفیتهای نوآوری اجتماعی بسیج شده توسط تعدادی از سازمانها در سطح منطقه ای (میکرو؛ نگاه کنید به شکل 4) بررسی کنید. به منظور مشاهده این ظرفیتهای نوآوری اجتماعی، مدل اجزا، اهداف، اصول و تاثیر (COPI) مورد استفاده قرار میگیرد (رهفلد و همکاران، 2015).
این مدل نشان میدهد که نوآوریهای اجتماعی از طریق سطوح مختلف یکپارچه میشوند: سطح شبکههای بازیگر و روابط بین بازیگران، سطح منابع (ترکیبی از چندین نوع مالی، سازمانی، سرمایه تکنولوژیکی، و غیره) و سطح نهادی (سرمایه اجتماعی). در مدل، این ابعاد در آنچه که به عنوان «اجزاء» نوآوری اجتماعی تعریف شده است، یکپارچه شدهاند. این مولفهها به شیوههای مختلف با توجه به «اهداف» نوآوری اجتماعی به یکدیگر ارتباط دارند. همانطور که ذکر شد، نوآوری اجتماعی به دنبال تقویت و بهبود شرایط انعطافپذیری گروههای آسیب پذیر با کاهش آسیب پذیریهای اجتماعی، اقتصادی و یا محیطی آنها میباشد. این اهداف از طریق پروژهها (مجموعه ای از اقدامات و منابع اجرا شده در یک زمان مشخص) توسعه یافتهاند که بر اساس کارایی (درجه ارتباط بین منابع، زمان و تأثیر) و سطوح حکمرانی (درجه شمول جمعیت هدف در فعالیتهای نوآوری اجتماعی) انجام میشوند. این ابعاد در مدل COPI به عنوان «اصول» نوآوری اجتماعی تعریف شدهاند. در نهایت، مدل نشان میدهد که این انسجام خاص بین اجزا، اهداف و اصول، نه تنها در سطح اجتماعی (اثر قدرت) بلکه در سطح سازمانی (اثر یادگیری) و در سطح فضایی (اثر مقیاس؛ نگاه کنید به ضمیمه II) "تاثیر" میگذارد.
پیش از این، استدلال شده است که نوآوری اجتماعی در توسعه خود دارای چهار مرحله است. اکنون پیشنهاد میشود که برای هر مرحله یک ترکیب متفاوت بین اجزا، اهداف، اصول و تاثیر وجود دارد. به عنوان مثال، برای یک نوآوری آزمایشی اجتماعی، میزان شبکه، کارایی، حکمرانی و تاثیر آن، همانند یک نوآوری اجتماعی در مرحله اکتشافی یا گسترش نیست. به این ترتیب، معنای پویش نوآوری، ارتباط فعال بین مولفهها، اهداف، اصول و تاثیر (COPI) و مراحل نوآوری اجتماعی است.
این پویایی نشان میدهد که نوآوریهای اجتماعی پیشرانها را با توجه به موانعی که باید بر آنها غلبه کنند بسیج میکند و جفت پیشران/ مانع دارای ویژگیهای مختلف با توجه به فاز روند نوآورانه هستند.
دینامیک نوآوری اجتماعی در آنچه که میتوانیم شیوههای نوآوری اجتماعی بنامیم، ساختار یافته است که به عنوان روشهایی تعریف شده است که در آن نوآوریهای اجتماعی مداخله میکنند تا گروههای اجتماعی آسیب پذیر را در یک استاندارد رفاهی ادغام و توانمند سازند که از جانب یک بستر خاص نهادی قابل قبول است.
در نهایت، همانطور که در شکل 4 نشان داده شده است، رابطه بین سطح مزو و میکرو را میتوان از یک راهرو دو طرفه مشاهده کرد. آسیب پذیریها سطح مزو را با سطح میکرو (از بالا به پایین) و میکرو را با سطح مزو (از پایین به بالا) متصل میکنند. از یک طرف، در سطح مزو (منطقه)، بستر سازمانی دارای سطحی از آسیب پذیری است که موجب مشکلات اجتماعی میشود، که بعضی از آنها به نا هنجاری تبدیل میشوند. از سوی دیگر، پویایی نوآوری اجتماعی، در سطح میکرو (سازمان)، مولفهها، اهداف، اصول و اثرات را ترکیب میکند و در اقدامات نوآورانه برای حل این ناهنجاریها ساختار یافته است. یعنی یافتن راه حلهای قابل قبول که به دنبال ادغام خود و تبدیل جریان اصلی هستند (ادغام تبدیلی، از پایین به بالا).
یک SIR میتواند به عنوان ترکیبی از عناصری تعریف شود که زمینههای منطقهای میتوانند برای ایجاد نوآوریهای اجتماعی به عنوان پاسخ به ناهنجاریها و آسیب پذیریهای منطقهای محیطشان توسعه دهند. آنها میتوانند با توجه به دو متغیر اصلی مورد بررسی قرار گیرند: اول، درجه آسیب پذیری ناشی از ترکیب چهار نوع آسیب پذیری، یعنی اجتماعی، اقتصادی، سازمانی و محیط زیستی. درجه آسیب پذیری، مقایسه زمینههای مختلف منطقهای را امکان پذیر میسازد. دوم، شیوههای نوآوری اجتماعی، از جمله نوآوریهای فرهنگی، تکنولوژیکی، سازمانی، قانونی و زیربنایی (کسترو اسپیلا و آنستا، 2015) که نوآوری اجتماعی را بر اساس مدل COPI ایجاد میکند (رهفلد و همکاران، 2015).
5 جمعبندی
نوآوری اجتماعی فاقد چارچوب مفهومی و روش شناختی مشترک برای ایجاد سیستمی از شاخصها است که قادر به اندازه گیری فرآیندها، محصولات و تاثیر آن باشند.
در این تلاش مفهومی و روش شناختی، پروژه سیمپکت تعریف و تجزیه و تحلیلی را ارائه میکند که کلیدی برای توسعه شاخصها است. بنابراین، نوآوری اجتماعی به عنوان ترکیبی جدید از ایدهها و اشکال مختلف همکاری شناخته میشود که از طریق درک و تقویت برخی گروههای آسیب پذیر در فرآیند یا در نتیجه نوآوری، فراتر از زمینههای سازمانی موجود میرود. این تعریف بر بازیگران شناخته شده به عنوان گروههای آسیب پذیر تمرکز میکند و پویایی نوآوریهای اجتماعی بر ترکیب این گروهها در استانداردهای رفاه است. آسیب پذیری نتیجه عدم کفایت شخصی نیست، بلکه نتیجه موانع سازمانی است که حل مسئله اجتماعی را غیر ممکن میکند و آسیب پذیری منطقهای را افزایش میدهد. این چیزی است که ناهنجاری مینامیم. با توجه به اینکه گروههای حاشیه نشین و آسیب پذیر بسیار ناهمگن هستند (اشکال مختلف محرومیت وجود دارد)، شکلهای شمول اجتماعی نیز ناهمگن هستند. بنابراین، نوآوریهای اجتماعی بر اساس تعریف «پلورالیستیک» هستند. تجزیه و تحلیل نوآوریهای اجتماعی نشان میدهد که مسیرها و مراحل مختلفی وجود دارد که فرآیندهای نوآوری اجتماعی را در ارتباط با حل اختلالات با استفاده از روشهای مختلف نوآوری اجتماعی توضیح میدهد.
این مقاله مفهوم رژیم نوآوری اجتماعی را به عنوان شیوههای استفاده شده در زمینههای منطقهای به منظور توسعه نوآوریهای اجتماعی که به ناهنجاریها و آسیب پذیریهای منطقهای محیط آنها پاسخ میدهد، بررسی میکند. این مدل راهی را برای توسعه شاخصها با هدف نشان دادن زمینههای نوآوری اجتماعی (سطح مزو) و پویایی نوآوری اجتماعی (سطح میکرو) در یک مدل یکپارچه که عنصر هدایت کننده آن اشکال مختلف آسیب پذیری است ارائه میکند.
مدل رژیم نوآوری اجتماعی به ما کمک میکند تا شاخصهای نوآوری اجتماعی را به سه روش مختلف هدایت کنیم. اولین مورد اشاره به درک و ارزیابی شرایط زمینه سازمانی دارد. آسیب پذیری منطقهای از چهار نوع آسیب پذیری (اجتماعی، اقتصادی، سازمانی و محیط زیستی) تشکیل شده است که دیدگاه واضحی از ناتوانیهای یک زمینه سازمانی برای حل مشکلات اجتماعی بر اساس یک استاندارد رفاه را ارائه میدهد. این مسیر امکان مقایسه مناطق را با توجه به درجه آسیب پذیری آنها فراهم میکند که زمینه مناسبی برای ظهور ناهنجاریها است. دومین مورد اشاره به درک و ارزیابی پویایی نوآوری اجتماعی در سطح سازمانی دارد تا بتواند شیوهها و چرخههای نوآوری اجتماعی را با توجه به تنوع عوامل نوآورانه ایجاد کند. سرانجام راه سوم درباره درک پویایی یک رژیم نوآوری اجتماعی (با اتصال آسیب پذیری منطقهای به پویایی نوآوریهای اجتماعی) برای طراحی سیاستهای عمومی برای ترویج نوآوریهای اجتماعی است.
[1] The Individual Approach
[2] The Organisational Approach
[3] The Regional/National Approach
[4] European Commission
[5] cycle
[6] stage
[7] Identification of new/unmet/inadequately met socialneeds;
[8] Development of new solutions in response to these social needs;
[9] Evaluation of the effectiveness of new solutions in meeting social needs
[10] Scaling up of effective social innovations
[11] Murray and colleagues
[12] Prompts, inspirations and diagnoses
[13] Proposals and ideas
[14] Prototyping and pilots
[15] Sustaining
[16] Scaling and diffusion
[17] Systemic change
ارزیابی ، ارزشیابی ، نوآوری اجتماعی ، ارزیابی نوآوری اجتماعی ، استاندارد ایزو ، استاندارد نوآوری ، استاندارد ارزیابی ، ممیزی ایزو ، صدور ایزو ، گواهینامه نوآوری ، گواهینامه ایزو ، شرکت صدور گواهینامه ، شرکت ممیزی ، کارآفرینی اجتماعی، شاخص ارزیابی ، ایزو 56002 ، شرکت brsm
امور آموزش شرکت BRS
تهران سعادت آباد خیابان سپیدار پلاک ۱۰
تلفن : ۰۲۱۲۶۷۶۰۰۰۱
www.BRSMENA.com
www.BRS.ir
#ایزو #استاندارد #مدیریت #ممیزی #مشاوره #سیستم_کیفیت #ایزو۹۰۰۱ #ایزو۲۲۰۰۰ #ایزو۴۵۰۰۱ #ایزو۱۴۰۰۱#استاندارد #دادهکاوی
منبع : https://brs.ir/node/133
1- هدف :
هدف از تدوین این دستورالعمل، ارائه مکانیزمی جهت حصول اطمینان از انطباق کیفی و بهداشتی محصول با نیازمندیهای مشخص شده، از طریق انجام کنترل وبازرسی و همچنین تعیین نحوه کنترل تصدیق صحه گذاری محصولات از ورود کالا به سازمان, حین تولید تا محصول نهایی و نیز نحوه کالیبراسیون تجهیزات پایش و اندازه گیری می باشد.
2- دامنه کاربرد :
این دستورالعمل تمامی فعالیتهای مربوط به اندازه گیری و آزمون وکالیبراسیون تجهیزات کنترلی راشامل می شود.
3- تعاریف :
ابزارآلات و تجهیزات: منظور، وسایل و دستگاههای بازرسی، اندازه گیری و آزمون می باشند که جهت انطباق محصول با مشخصات تعیین شده، بکار می روند.
4- روش اجرا :
4-1-بازرسی وآزمون:
1-اقلام ورودی :
1-1-کنترل اقلام ورودی:
اقلام ورودی در سازمان که برکیفیت محصولات و یا مخاطرات محصول تاثیر گذار می باشد شامل مواد اولیه, مواد افزودنی و اقلام بسته بندی می باشد. مسئولیت کنترل واظهار نظر اقلام بسته بندی و مواد اولیه موثر بر کیفیت با واحد کنترل کیفی و آزمایشگاه سازمان می باشد.
در هنگام ورود مواد اولیه توسط مسئول انبار فرم درخواست بازرسی /اقلام ورودیF10-W07 را تکمیل ودرخواست بازرسی محموله را برای کنترل کیفیت ارسال می نماید.
واحد کنترل کیفی مطابق با مشخصه های کنترلی مربوط به اقلام ورودی، در فرم توصیف مواد ورودی کنترل های مربوطه را در فرم ثبت نتایج کنترل اقلام ورودیF08-W07 ثبت می نماید. در هنگام حمل ونقل وتخلیه محصولات پس از کنترل چنانچه محصول ضربه یا صدمه و پاره گی و… به صورت غیر عمد یا عمد پیدا کند مسئول انبار آنرا در انبار قرنطینه نگهداری و به کنترل کیفی اعلام و کنترل کیفی طبق روش اجرایی تعیین تکلیف محصول غیر ایمن بالقوه واقلام نامنطبق اقدام می نماید. وتا تعیین تکلیف در انبار قرنطینه نگهداری می نماید.
درصورت تائید محموله مراتب مطابق فرم درخواست بازرسی کالا/اقلام ورودی F10-W07 به اطلاع واحد انبار و امور مالی رسانده می شود. در صورت عدم تائید نیز تعیین تکلیف مورد نظر بابت برگشت محموله در همین فرم توسط پرسنل کنترل کیفیت مشخص می گردد.
چنانچه اقلام ورودی مصرفی واحد تولید یا سایر درخواست کنندگان باشد مسئول مربوطه قبل از استفاده اقدام به کنترل مشخصه های مربوطه, نموده و در صورت تایید مورد استفاده قرار می گیرد.
1-2-کنترل آب مصرفی:
آب مورد استفاده در سازمان شامل آب مصرفی جهت تولید محصولات و مورد استفاده برای شستشو وضدعفونی می باشد.
آب آشامیدنی مورد استفاده در محصولات از تامین کنندگان معتبر مطابق دستورالعمل ارتباطات تامین می گردد. آب مورد استفاده جهت CIP مطابق مورد سختی گیری وکلرزنی قرار می گیرند. وآب مورداستفاده برای مصارف شستشوی عمومی از آب چاه استفاده می گردد.
مشخصات آب مصرفی در سازمان مطابق جدول ذیل بصورت ماهیانه توسط آزمایشگاه داخلی یا آزمایشگاه های معتبر بیرون از سازمان مورد آزمایش قرار گرفته و نتایج آن در فرم آزمایش آب F01-W07 ثبت می گردد.
درصورت مشاهده مشکل نتایج آزمایش نمونه به آزمایشگاههای معتبر برون سازمانی ارسال می گردد.
2- کنترل کیفی حین تولید و محصول نهائی :
کلیه نقاط کنترل حین تولید (کنترلهای کیفی و کنترلهای نقاط بحرانی) مطابق با طرحهای کنترل ودستورالعمهای نحوه انجام آزمایشات آزمایش وکنترل می گردد ودر فرمهای مورد نظر(مانند گزارش فرآیند تولید-پایش OPRPوCCPو...) ثبت می گردد.کنترلهای فرآیندی تجهیزات نیز مطابق روند تعیین گردیده در طرح کنترل HACCP انجام می پذیرد.
در صورتی که محصول حین تولید دارای مغایرت باشد مطابق رویه تعیین تکلیف محصول غیر ایمن بالقوه و نامنطبق عمل می شود. وکلیه موارد در انبار قرنطینه تا زمان تعیین تکلیف نگهداری می شود و در صورت نیاز دستور توقف تولید توسط مدیرتیم ایمنی مواد غذایی/مسئول آزمایشگاه صادر می گردد. پس از رفع مغایرت دستور مجدد راه اندازی خط صادر و راه اندازی انجام می گردد وکنترل انجام می پذیرد. پس از اقدام اصلاحی QC موظف به کنترل موارد اصلاحی می باشد, چنانچه مجدداً مغایرت مشاهده گردید این سیکل دوباره طی خواهد شد . معیار های پذیرش برای اقلام دوباره کاری شده همان طرحهای کنترل می باشد.
بازرسین کیفیت پس ازاتمام تولید محصول نهائی را قبل از ارسال به انبار یا مشتری ،مطابق با مشخصه های کیفی مندرج طرحهای کنترلی بازرسی نموده ونتایج را بنا به نوع محصول در فرمهای نتایج آزمایش هر محصول F02-W07ثبت می نمایند. جمع بندی این گزارشات در فرم گزارش ماهانه آزمایشات میکروبی و شیمیایی F03-W07برای هر محصول بصورت مجزا ثبت و برای مراجع قانونی ارسال می گردد.
پرسنل کنترل کیفیت و آزمایشگاه موظف هستند تنها از ابزار کالیبره شده جهت بازرسی و آزمون استفاده نمایند و در صورت مشاهده خرابی یا خارج از دقت بودن ویا انقضای مهلت کالیبراسیون ابزارها , بایستی مورد را به مسئول کنترل کیفی اطلاع دهند .در صورتیکه بعد از ارسال محموله به مشتری سازمان متوجه شود که محصولات تولیدی با ابزار غیر کالیبره کنترل گردیده بایستی موارد سریعاً به اطلاع مشتری رسانده شود و درخواست بازرسی مجدد در محل مشتری یا برگشت محموله مطابق دستورالعمل پس گیری عمل شود.
تذکر: پس از هرمرحله توقف خط به هر دلیل از قبیل توقف ماشین آلات ، توقف خط به دلیل خرابی تجهیزات و... و یا در راه اندازی اولیه دستگاه مسئول کنترل کیفی موظف به کنترل نمونه های اولیه تولیدی مطابق طرحهای کنترلی می باشد.
4-2-کالیبراسیون وآزمایشگاه:
1- کالیبراسیون
مسئول آزمایشگاه وکالیبراسیون کارخانه، کلیه تجهیزات و ابزارهای اندازه گیری و تست واقع در خط تولید ، آزمایشگاه ، انبارها را که می توانند براثبات کیفیت و مشخصه های ایمنی محصول و انطباق آن با الزامات قانونی تأثیر بگذارند در لیست ابزارهای اندازه گیری F04-W07 لیست نموده و با تخصیص یک کد منحصر به فردشناسایی می نماید.
مسئول کالیبراسیون وآزمایشگاه ابزار و تجهیزات ذکر شده در فرم شناسایی و سوابق کالیبراسیون ، براساس مواردی چون میزان استفاده از تجهیزات ، مکان ، حساسیت تجهیزات، توصیه سازنده وسوابق کالیبراسیون ، مطابق فرم برنامه زمانبندی کالیبراسیون F05-W07، نسبت به تعیین زمان کالیبره و برنامه ریزی کالیبراسیون این تجهیزات اقدام می نماید.
زمان انجام کالیبراسیون برای هر ابزار براساس مدت اعتبار نتایج کالیبراسیون قبلی تعیین می گردد. ابزار و تجهیزات اندازه گیری و آزمون در زمان برنامه ریزی شده ، توسط مسئول اجرای قید شده در فرم برنامه زمانبندی کالیبراسیون برای ارسال آماده می شوند .
تجهیزاتی که ارسال آنها باعث قطع عملیات آزمون، اندازه گیری و کنترل در حین دریافت مواد ورودی، تولید و ارسال محصولات به بازار می شوند، باید با هماهنگی شرکت کالیبره کننده طوری برنامه ریزی گردد که در زمان انجام کالیبراسیون ، تجهیزات رزرو وجود داشته و یا در غیر اینصورت تمهیدات لازم دیده شده باشد. مانند کالیبراسیون در محل شرکت.
به منظور حصول اطمینان از وضعیت کالیبره بودن تجهیزات و ابزارآلات بازرسی و آزمون، پس از انجام کالیبراسیون باید برچسب کالیبراسیون بطور محکم و با دوام از طرف شرکت کالیبره کننده روی آن زده شود . وجود برچسب کالیبراسیون برروی ابزارآلات و تجهیزات ، به شرطی که مدت کالیبراسیون آن منقضی نشده باشد به منزله کالیبره بودن ابزارآلات و تجهیزات می باشد.
در انتخاب تامین کنندگان کالیبره کننده باید توجه داشت که مراجع کالیبراسیون باید دارای گواهینامه معتبر ملی یا بین المللی از موسسه اســــتاندارد و تحقیقات صنعتی باشند .
درصورتیکه سازمان متوجه شود که محصولات ارسالی با ابزاری غیر کالیبره کنترل شده است می بایستی مطابق دستورالعمل پس گیری اقدام به فرآخوان محصولات ارسالی نماید.
- کالیبراسیون داخلی:
- کالیبراسیون PH متر:
کالیبراسیون PH متر بصورت داخلی وتوسط پرسنل آزمایشگاه انجام می گردد. این کالیبراسیون بصورت ماهیانه وهمچنین در مواقعی که احساس شود تجهیز از کالیبره خارج شده است انجام وسوابق در فرم کالیبراسیون داخلی F06-W07 ثبت می گردد.
- کالیبراسیون دماسنج:
کلیه دماسنج های مورد استفاده درنقاط حساس تولید مانند نقاطCCP توسط مراجع برون سازمانی کالیبره می شوند. سایر دماسنج های مورد استفاده توسط مسئول کالیبراسیون بصورت داخلی مورد تصدیق مقایسه ای قرار می گیرند ونتایج درفرم کالیبراسیون داخلیF06-W07 ثبت می گردد. برای ابزارهای کالیبره شده بصورت داخلی نیز برچسب کالیبراسیون داخلی F09-W07تهیه و برروی ابزار نصب می گردد.
2- آزمایشات:
مسئول کنترل کیفی لیستی از آزمونهایی که در این سازمان امکان انجام آنها می باشد مشخص نموده و برای هر یک از آزمونهای مورد انجام در سازمان دستورالعمل آزمایشگاهی مطابق فرم تشریح نحوه انجام آزمونF07-W07 تهیه می شود تا کلیه افراد انجام دهنده آزمون از یک متد صحیح و مشابه استفاده نمایند.
تذکر : کلیه افراد انجام دهنده آزمایش باید حتماً صلاحیت انجام آزمایش را داشته باشند ( دوره آموزشی انجام آزمون را دیده باشند.)
5- مدارک پیوست :
- فرم آزمایش آب F01-W07
- نتایج آزمایش محصول F02-W07
- گزارش ماهانه آزمایشات میکروبی وشیمیایی F03-W07
- لیست ابزارهای اندازه گیری F04-W07
- برنامه زمانبندی کالیبراسیون F05-W07
- فرم کالیبراسیون داخلی F06-W07
- فرم تشریح نحوه انجام آزمون F07-W07
- فرم ثبت نتایج کنترل اقلام ورودی F08-W07
- برچسب کالیبراسیون داخلی F09-W07
- فرم درخواست بازرسی کالا/اقلام ورودی F10-W07
استاندارد کیفیت ، سیستم مدیریت کیفیت ، استاندارد کیفی ، کالیبراسیون ، کنترل کیفی ، کنترل کیفیت ، استاندارد ایزو ، شرکت معتبر ایزو ، شرکت استاندارد ، استاندارد ملی ، استاندارد ایزو ، شرکت بین المللی ایزو ، مرکز ملی تایید صلاحیت ، روش اجرایی ایزو ، BRSM , BRS ، شرکت BRSM
امور آموزش شرکت BRS
تهران سعادت آباد خیابان سپیدار پلاک ۱۰
تلفن : ۰۲۱۲۶۷۶۰۰۰۱
www.BRSMENA.com
www.BRS.ir
#ایزو #استاندارد #مدیریت #ممیزی #مشاوره #سیستم_کیفیت #ایزو۹۰۰۱ #ایزو۲۲۰۰۰ #ایزو۴۵۰۰۱ #ایزو۱۴۰۰۱#استاندارد #دادهکاوی
منبع : https://brs.ir/node/124