یک بوم مدل کسبوکار، ابزاری است که از آن برای تدوین و ساخت سریع و تکرارشونده [1] مکانیزمهایی استفاده می شود که در آنها برای یک سازمان/مجموعه یک ارزش را ایجاد کرده، به دست میآورد و ارائه می کند. این بوم متشکل از مجموعهای از جعبههایی است که نشاندهندۀ عناصر اصلی کسبوکار و روابط درهمتنیدۀ آنها میباشد.
در مدل کسبوکار اصلاح شدۀ ما برای نوآوری اجتماعی، 10 بخش وجود دارند که میبایست به صورت زیر تکمیل شوند. میبایست به این نکته توجه داشت که این روند را میتوان در هر نقطهای شروع کرد و روند ما تنها یک روند پیشنهادی است.
1- مشکل اجتماعی/نیاز اجتماعی و جایگزینهای موجود: شناسایی و تحلیل مسألۀ اجتماعی موجود و معیار قرار دادن راهحلهای موجود برای یافتن اینکه چه چیزی درست کار میکند و چه چیزی درست کار نمیکند.
2- بهره برداران و پشتیبانهای مالی: شناسایی، بخشبندی و فهم بهره برداران، مشتریها و پشتیبانهای مالی خود (اهداکنندگان، سرمایهگذاران و پشتیبانهای مالی).
3- راهحل/حکمرانی: ایدهپردازی یا تشریح راهحل مشکل/نیاز اجتماعی و مدل حاکمیت.
4- ارزش اجتماعی/تجاری پیشنهادی: فرمولبندی پیشنهاد ارزش اجتماعی (ارزش ایجاد شده برای بهره برداران) و تجاری (ارزش ایجاد شده برای مشتریها/سرمایهگذاران)
5- روابط و کانالها: توضیح چگونگی دستیابی به اهداف بهره برداران، مشتریها و/یا سرمایهگذاران
6- سنجش تأثیر اجتماعی: از چه شاخصهایی میتوان برای سنجش تأثیر راهحل استفاده کرد.
7- فعالیتها/منابع کلیدی: تعریف فعالیتها و منابع کلیدی مورد نیاز برای پشتیبانی از نوآوری
8- پشتیبانهای غیرمالی و شرکای کلیدی: شرکای کلیدی که پشتیبانی، منابع، و خدمات ارائه میدهند و به رشد راهحل کمک میکنند را به صورت لیست درآورید.
9- ساختار هزینه و جریانهای درآمدی: هزینههای ایجاد شده و نحوۀ تولید درآمد را به صورت لیست درآورید (به طور مثال هزینههای عضویت، فریمیوم[2] یا حق عضویت، فروش محصولات، غیره).
10- مازاد: نشان دهید که میزان مازاد تولیدی در کجا سرمایهگذاری خواهد شد.
[1] Iterative
[2] Freemium
م: فریمیوم یک روش کسب و کار و دریافت پول است که معمولاً یک کالا مانند نرمافزار، رسانه، بازی یا خدمات وب به صورت رایگانافزار ارائه میشود ولی برای دسترسی امکانات جانبی مانند امکانات ویژه، خدمات بیشتر، نمایش بهتر نرمافزار از کاربر یا مصرفکننده پول گرفته میشود.
مدل کسب و کار ، نوآوری اجتماعی ، نوآوری ، بوم کسب و کار ، استاندارد ، شرکت brs ، شرکت استاندارد
برچسبها
مرجع ثبت و صدور گواهینامه های ایزو BRS
تهران سعادت آباد خیابان سپیدار پلاک ۱۰
تلفن : ۰۲۱۲۶۷۶۰۰۰۱
www.BRSMENA.com
www.BRS.ir
#ایزو #استاندارد #مدیریت #ممیزی #مشاوره #سیستم_کیفیت #ایزو۹۰۰۱ #ایزو۲۲۰۰۰ #ایزو۴۵۰۰۱ #ایزو۱۴۰۰۱#استاندارد #دادهکاوی
منبع : https://brs.ir/node/189
سیاستگزاران، نهادهای غیردولتی، مؤسسات خیریه و کارآفرینان در سرتاسر دنیا، توجه فزایندهای نسبت به «نوآوری اجتماعی» به عنوان ابزاری برای پرداختن به مشکلات مختلف، از فقر و بیخانمانی گرفته تا تخریب محیط زیست، نشان دادهاند. اما معنای حقیقی این اصطلاح چیست؟ این اصطلاح به عنوان یک مفهوم نسبتاً جدید، فاقد معنای ثابت است. در معنای گسترده، این اصطلاح میتواند به خدمات و محصولات جدید، یا فرایندها، قوانین و مقررات جدید اشاره داشته باشد که به برآورده شدن یک نیاز اجتماعی، مانند کاهش تعداد افراد بیخانمان در خیابانها، تحصیل کودکان، یا حصول اطمینان از اینکه کالاها بهطور مستمر برای دستمزد عادلانه تولید میشوند، کمک میکند. مزایای نوآوری اجتماعی در هر کجا که انجام شود، بهجای افراد، به کل جامعه تعلق دارد، اگرچه در برخی از موارد، پروژههای نوآوری اجتماعی میتوانند سود و بازده سرمایهگذاری نیز دربر داشته باشند.
با رواج و عمومیت یافتن مفهوم نوآوری اجتماعی، تلاشهای بیشتری برای نظم بخشیدن به این رشته، با تعریف واضح و روشن این اصطلاح و تجزیه و تحلیل بهترین فعالیتها، صورت گرفته است. تاکنون تلاشهای کمی برای بررسی این مسئله انجام گرفته است که کشورها چگونه میتوانند نوآوری اجتماعی را ترویج کرده و افراد جامعه را قادر به نوآوری سازند. هدف این شاخص و گزارش هیئت دولت نیز بررسی این مسئله بوده و با همکاری بنیاد نیپون انجام شده است.
شاخص نوآوری اجتماعی 2016، ظرفیت نوآوری اجتماعی در 45 کشور ـ از گروه 20 و کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعهی اقتصادی ـ و کشورهای دیگر را مورد ارزیابی قرار داده تا برخی روندهای قابلتوجه در اقتصادهای درحالتوسعه را به تصویر بکشد. کشورهای حاضر در این شاخص، بر اساس چهار معیار، امتیاز میگیرند که در مجموع، نشاندهندهی ظرفیت آنها برای توسعهی نوآوری اجتماعی خواهد بود:
چارچوب نهادی و سیاستی، دسترسی به بودجهی مالی، سطح کارآفرینی و گستردگی شبکههای جامعهی مدنی.[1]
مهمترین یافتههای شاخص و این مقاله عبارتاند از:
· ایالات متحده در صدر شاخص نوآوری اجتماعی 2016، با کسب 79 امتیاز از 100 امتیاز شده است. این کشور ابتدا در کارآفرینی و سپس در معیارهای چارچوب سیاستی و نهادی و تأمین بودجهی مالی، امتیاز کسب کرده، اما در کسب امتیاز از معیار عمق شبکهی جامعهی مدنی، موفق نبوده و رتبهی یازدهم را در میان کشورها به دست آورده است. باتوجهبه این که نوآوری اجتماعی از راهکارهای جزء به کل، بهجای دولت بزرگ نشأت میگیرد، و از اینرو هماهنگ با عقاید سیاسی غالب در ایالات متحده است، به نظر نمیرسد رتبهی آمریکا در این شاخص، جای شگفتی داشته باشد. اما این نتایج نشاندهندهی حمایت قانونی و سیاسی برای این مفهوم، برای مثال از طریق دفتر نوآوریهای اجتماعی و مشارکت مدنی و صندوق نوآوری اجتماعی که هردو در سال 2009 راهاندازی شدهاند نیز هست.
· بریتانیا، بهترین چارچوب سازمانی و حمایت سیاسی برای نوآوری اجتماعی را دارا است. بریتانیا رتبهی دوم را در مجموع کسب کرده و سیاستهای نوآوری اجتماعی آن، الگوهای مناسبی هستند که سایر کشورها میتوانند آن را معیاری برای خود قرار دهند. دولتهای متوالی در بریتانیا، قوانینی برای حمایت از پروژههای نوآوری اجتماعی و کسبوکارها وضع کردهاند، و این در حالی است که سیاستهایی مانند ابتکار «جامعهی بزرگ» از سال 15-2010 نیز، بودجهی مالی و حمایت سازمانی برای نوآوریهای زیادی را فراهم کردهاند.
· کرهی جنوبی در منطقهی آسیا-اقیانوسیه، در صدر است، و رتبهی دوازدهم را دارد. اگرچه این کشور فاقد استراتژی ملی نوآوری اجتماعی است، اما از شرکتهای اجتماعی حمایت کرده و بودجهی مالی و یارانه برای این کسبوکارها ارائه میکند. شهر سئول با ابتکارهای فراوان مانند دادههای باز و ارتباطات مستقیم، در نوآوری اجتماعی پیشتاز بوده است: این شهر شامل 90% اطلاعات عمومی، شامل پروژههای پیشنهادی توسط مقامات شهری بوده و پیشنهادها و نظرات شهروندان را برای بهبود پروژهها، به کار گرفته است.
· ژاپن و اسپانیا در میان برجستهترین کشورهای ناکارآمد قرار دارند. با در نظر گرفتن سطح درآمد، رتبهی پایینتری نیز برای ژاپن دور از ذهن نیست: اکثر نوآوریهای اجتماعی، بودجهی خصوصی دریافت کردهاند (اگرچه شرکتهای غیرانتفاعی میتوانند درخواست کمک از دولت مرکزی داشته باشند)، و عوامل اجتماعی، از خطرپذیری کارآفرینی جلوگیری میکنند. به همین ترتیب، اسپانیا (ردهی 28م) با رتبهای پایینتر از کنیا (27م) در شاخص، قابلتوجه است: اگرچه این کشور در نوآوریهای اتحادیهی اروپا مشارکت دارد، اما آگاهی کمی در رابطه با نوآوری اجتماعی به عنوان یک مفهوم یکپارچه در این کشور وجود دارد و همچنین فاقد استراتژیها و بودجهی مالی در سطح ملی است.
· نوآوری اجتماعی نیازمند اطلاعات است، اما کشورهای کمی به اندازهی کافی دادههای باز دارند. متخصصان، سیاستهای مربوط به شفافیت اطلاعات را یکی از عناصر سازنده در نوآوری اجتماعی، بهویژه در ارائهی خدمات اجتماعی در سطح جامعه میدانند. در این شاخص، EIU (واحد اطلاعات اکونومیست)، تنها به نُه کشور، امتیاز بالا را اعطا کرده است، که نشان میدهد آیا دولتها، اطلاعات مربوطه را جمعآوری و منتشر میکنند یا نه، و آیا در رابطه با تأثیر و نیاز به نوآوری اجتماعی، تحقیق و بررسی میکنند: بلژیک، شیلی، دانمارک، فرانسه، آلمان، لهستان، سوئد، بریتانیاا و ایالات متحده.
· چارچوبهای قانونی برای شرکتهای اجتماعی، هنوز محدود هستند. یکی از عوامل بسیار مهم این است که آیا یک کشور، دارای چارچوب قانونی برای شرکتهای اجتماعی هست یا نه. تعریف این ساختارها، باعث تشویق کارآفرینان اجتماعی شده، از مدیران حمایت قانونی به عمل میآورد، و ابهامات مربوط به تعاریف را از بین میبرد. تاکنون، این چارچوبها بهجای قانون، استثناء بودهاند: تنها هفت کشور در این شاخص، دارای این قوانین هستند، درحالیکه 12 کشور دیگر، طرحهایی برای اجرای این مقررات دارا میباشند. شرکتهای سهامی عام در بریتانیا (که در سال 2006 تأسیس شدهاند) و شرکتهای سودآور ایالات متحده (از سال 2010)، معیارهای جهانی به شمار میروند.
· کانادا بهترین محیط مالی برای نوآوری اجتماعی را داراست. کانادا (ردهی سوم)، تعهد یکپارچهی خود برای تأمین مالی نوآوری اجتماعی در سالهای اخیر را هم در سطح ملی و هم استانی، از طریق نوآوریهایی مانند تأسیس صندوق نوآوری اجتماعی جامعه و دانشگاه و صندوق بازنشستگی اجتماعی انتاریو، نشان داده است. این کشور همچنین سابقهی طولانی در نوآوریهای مربوط به تأمین مالی، مانند ایجاد صندوق سرمایهگذاری توسعهی اقتصادی نوا اِسکوشیا، داشته است که به سرمایهگذاران امکان دریافت اعتبار مالیاتی در جوامع محلی را میدهد و در سال 1999 آغاز به کار کرده است.
· تأمین مالی، هدف نهایی نیست. خطری که از لحاظ تأمین مالی و سرمایهگذاری بیشتر، نوآوری و شرکتهای اجتماعی را تهدید میکند این است که خود تأمین مالی، و نه پرداختن به مسائل اجتماعی، به یک هدف تبدیل شده و پروژهها یا شرکتها، بیش از حد مدیون حامیان مالی خود هستند. با توجه انحصاری به صرفهجویی در هزینه برای مقامات دولتی یا سودآوری برای سرمایهگذاران (مثلاً از لحاظ اوراق قرضهی تأثیر اجتماعی یا بازده مورد انتظار از شرکتهای اجتماعی)، نگرانی این است که ستون مربوط به پروژههای نوآوری اجتماعی، بالاتر از سایر برنامههای اجتماعی که بهطور مستقیم دریافت بودجه داشتهاند، خواهد بود.
امور آموزش شرکت BRS
تهران سعادت آباد خیابان سپیدار پلاک ۱۰
تلفن : ۰۲۱۲۶۷۶۰۰۰۱
www.BRSMENA.com
www.BRS.ir
#ایزو #استاندارد #مدیریت #ممیزی #مشاوره #سیستم_کیفیت #ایزو۹۰۰۱ #ایزو۲۲۰۰۰ #ایزو۴۵۰۰۱ #ایزو۱۴۰۰۱#استاندارد #دادهکاوی
منبع : https://brs.ir/node/173
2- بررسی نقش دانشگاه در ارائه نوآوری اجتماعی
2-1- شرح مفهوم دانشگاه و ارائه کالا و خدمات عمومیتوسط آن
برای درک نقشهای واقعی و بالقوه دانشگاه در فراهم آوردن نوآوری اجتماعی، ما بر پژوهشهایی تکیه میکنیم که چگونگی و چرایی مفهوم دانشگاه به عنوان یک موسسه و بازیگر خاص را توضیح میدهند. برای مثال، شین (۲۰۰۴)، اسلاتر و رودس (۲۰۰۴)، دیاکو، هیوز، و مککلوی (۲۰۱۲) نشان میدهند که دانشگاهها چگونه با موقعیتها و تقاضاهای جدید برای بیان و ارائه خدمات پراهمیت به جامعه و ذینفعان خاص مواجهند. اگر ما مفهوم دانشگاه را به عنوان نقشآفرینی استراتژیک در چندین سطوح بیان کنیم، میتوانیم به لحاظ تجربی مشاهده کنیم که رهبران سازمانی ارشد و گروههای تحقیقاتی در دانشگاهها، صلاحیتهایی را طراحی میکنند، و به فشارهایی در جهت تغییر، پاسخ میدهند (برای مثال، اسلاتر و لزلی، ۱۹۹۷؛ شتوک، ۲۰۰۳؛ اسلاتر و رودس، ۲۰۰۴؛ دیاکو، هولمن، و مککلوی، ۲۰۰۹).
بنابراین، دانشگاهها به تغییر در محیط خود پاسخ میدهند. مککلوی و هولمن (۲۰۰۹) بر اساس اقتصاد تکاملی استدلال میکنند که دانشگاهها به جای موسسات اجتماعی، در حال تبدیل شدن به کسبوکارهای علمی هستند. در گفتمانهای رایج اجتماعی، احتمال کمتری میرود که دانشگاهها تاثیر خود بر جامعه مدنی را بیان کنند، بلکه دستاوردهای خود را از لحاظ تجاری برجسته میکنند. این گفتمانها به نوبه خود فشار بیشتری بر دانشگاهها و توانایی آنها در کسب منابع (که میتوانند آن را به شکل خروجیهای قابل اندازهگیری درآورند) وارد میکند. دانشگاهها را میتوان در حال سازگاری تدریجی در فرآیندی که در آن، فراهمآوری خدمات به طور مشترک با مشتریان گوناگون انجام میشود، تصور نمود. دیاکو، هولمن، و مککلوی (۲۰۰۹) پیشبینی میکنند که از لحاظ تجربی و نظری، دانشگاهها به دلیل موقعیت رقابتی خود، ۱) میتوانند به دلیل فرآیند تمایز، راهها یا جهتگیریهای مختلفی را انتخاب کنند، ۲) میتوانند با امکان انتخاب در مورد انواع و تعداد خدماتی که باید ارائهدهند، روبهرو شوند، و ۳) به روابط و شبکههایی با دیگر بازیگران (مثل شرکتها) شکل دهند که بر جایگیری آنها تاثیر میگذارد. ما از سنت نظری رایج پیگیری میکنیم که بیان میدارد که دانشگاهها را باید اینگونه درنظرگرفت که از منابع استفاده میکنند و به فشار محیط و ذینفعان بیرونی پاسخ میدهند، و این امر، در طول زمان به تغییر میانجامد. در نتیجه، دانشگاهها را میتوان به عنوان ارائهدهنده خدمات دانشبر گوناگون توصیف نمود.
دانشگاهها سه نوع خدمات دانشبر ارائه میدهند. اینها خدمات محسوب میشوند، زیرا بر اساس این تحقیقات، دارای ویژگیهای نامشهود بودن، غیرقابلتفکیک بودن، ناپایداری، و عدم تجانس هستند (تتر، ۲۰۱۴، ۶۰۴-۶۰۵). تفسیر ما از مفهوم تفکیکناپذیری که ویژگی خدمات است، این است که خدمات به صورت مشترک، توسط تولیدکنندگان و مصرفکنندگان آنها ارائه میشود. به شکل مشخصتر، استدلال میکنیم که دانشگاه سه نوع از خدمات دانشبَر را ارائه میدهد: آموزش، پژوهش، و تعامل اجتماعی. ویژگی هر یک از این انواع را میتوان بر اساس جنبههای تعریفشده توسط تتر و هیپ (۲۰۰۲) برشمرد: تعامل نزدیک بین تولید و مصرف؛ ماهیت نامشهود خروجیهای خدمات؛ نقش کلیدی منابع انسانی در فراهمآوری خدمات؛ نقش حیاتی عوامل سازمانی در اجرا؛ و ضعف حقوق مربوط به دارایی فکری در خدمات.
با توجه به پژوهشهای انجامشده در خصوص خدمات، تحلیل ما این است که دانشگاهها این خدمات را در ارتباط با کاربران (مشتریان) خود ارائه میدهند. کاربران عمده پژوهش و دانش، دانشگاهها و پژوهشگران هستند و پس از آن اغلب، اشاعه دانش به جامعه اتفاق میافتد. کاربران عمده آموزش، دانشجویان هستند که سپس، در طول دوره کاری خود، آنچه را که در دانشگاهها آموختهاند، در جامعه اشاعه میدهند. کاربران عمده تعامل اجتماعی را میتوان هر فرد یا سازمان در جامعه (احتمالاً غیر از دانشگاهها) تلقی نمود.
از نقطه نظر اقتصاددانان، خدمات مبتنی بر دانش که توسط دانشگاهها ارائه میشود، عمدتاً دربردارنده داراییهای عمومی و خصوصی است. در این معنا، دارایی عمومی میتواند به صورت کالا، خدمات، یا هر دو باشد. بر خلاف دارایی خصوصی، دارایی عمومی ویژگیهای رقابتناپذیری و انحصاری نبودن را از خود نشان میدهد. رقابتناپذیری به این معناست که کاربرد کالا یا خدمات توسط یک فرد، مانع از استفاده دیگران از آن نمیشود. انحصارینبودن به این معناست که نمیتوان کاربرد آن را منحصر به یک عده خاص کرد، و مانع از استفاده دیگران شد. برخی کالاها هم دارایی عمومی و هم خصوصی هستند؛ به این معنا که دارای ویژگیهای انحصار جزئی و رقابتپذیری جزئی هستند. برای مثال، احتمالاً میتوان آموزش را یک دارایی عمومیتلقی نمود، زیرا به دلیل تاثیرات اشاعه و گسترش، سرمایهگذاری در آن هم به فرد و هم به جمع، سود میرساند. هرچند، آن را احتمالاً میتوان به دلیل انحصار جزئی و سرمایهگذاری فردی که در آن صورت میگیرد، به عنوان یک دارایی خصوصی نیز در نظر گرفت. با توجه به تمرکز ما بر نوآوری اجتماعی، خدمات ارائهشده توسط دانشگاه باید خدماتی باشد که، چه از طریق آثار مستقیم و چه آثار غیرمستقیم خود، هدف افزایش رفاه اجتماعی را دنبال میکند.
دانشگاه ، نوآوری ، نوآوری اجتماعی ، توسعه پایدار ، علم و صنعت ، دانشگاه نوآور ، نوآوری فنی ، خلاقیت ، دانشگاه تهران ، استاندارد ، استاندارد سازی ، شرکت BRSM ، استاندارد ۱۰۰۱۵ ، استاندارد ۲۹۹۹۰ ، ایزو ۱۰۰۱۵ ، ایزو ۲۹۹۹۰ ، نوآوری اجتماعی ، دانشگاه ، نوآوری ، ارزیابی نوآوری اجتماعی ، ارزشیابی نوآوری ، سنجش عملکرد ، ارزیابی عملکرد ، نوآوری و خلاقیت ، سیستم آموزشی ، آموزش دانشگاهی ، نوآوری عمومی ، کارآفرینی اجتماعی ، سنجش نوآوری اجتماعی، ایزو ۱۰۰۱۵ ، ایزو ۵۶۰۰۲ ، ایزو ۲۹۹۹۰ ، ایزو ۵۶۰۰۰
امور آموزش شرکت BRS
تهران سعادت آباد خیابان سپیدار پلاک ۱۰
تلفن : ۰۲۱۲۶۷۶۰۰۰۱
www.BRSMENA.com
www.BRS.ir
#ایزو #استاندارد #مدیریت #ممیزی #مشاوره #سیستم_کیفیت #ایزو۹۰۰۱ #ایزو۲۲۰۰۰ #ایزو۴۵۰۰۱ #ایزو۱۴۰۰۱#استاندارد #دادهکاوی
منبع : https://brs.ir/node/164
نوآوری اجتماعی (SI) به عنوان راهی جدید برای پرداختن به نیازهای پیچیده اجتماعی، ارائه میشود. علاقه به نوآوری اجتماعی تا حدی شدت گرفتهاست که از آن، به عنوان یک جذابیت جهانی نام برده میشود (راجرز، ۲۰۰۸). سازمانهای موجود در بخش دولتی، خصوصی، غیردولتی و کارآفرینی، پول و دیگر منابع را به تقویت رشد نوآوری اجتماعی و سرمایهگذاریهای مرتبط، مثل بنگاههای اجتماعی، اختصاص میدهند (مثل: شرکت خدمات ملی و اجتماعی، ۲۰۱۶؛ کمیسیون اروپا،۲۰۱۶؛ دولت کانادا، ۲۰۱۴؛ بنیاد خانوادگی جی. دبلیو. مککانل، ۲۰۱۷). در نتیجه، این عرصه به حوزه مهم عمل ارزیابان تبدیل میشود.
انجام پژوهش در مورد نوآوری اجتماعی و بنگاههای اجتماعی، روندی رو به رشد دارد، از جمله در ارتباط با ارزیابی. تحقیقات گذشته. این پزوهشها، توصیفکننده کاربرد طیف متنوعی از انواع رویکردهای نوآورانه در این حوزه جدید میباشند (آنتادزه و وستلی، ۲۰۱۲؛ تپسی، ۲۰۱۴؛ پتون، مک کگ و وهیپیهانا، ۲۰۱۵؛ پریسکیل و بیر، ۲۰۱۲). ظاهراً تقسیمبندیها و تفاوتهایی دیده میشود، البته در بین آنها که در مورد نوآوری اجتماعی مینویسند، و آنها که در مورد بنگاههای اجتماعی، مینویسند. علاوه بر آن، مفهومسازی نامشخص از نوآوری اجتماعی و روابط بین آن با بنگاههای اجتماعی، به چالش آموختن از تجربههای متخصصان این حوزه جدید، میافزاید (سوونسون، سزیجارتو، میلی و کازنز، ۲۰۱۶؛ کنها، بنورث و الیویرا، ۲۰۱۵؛ ادواردز-شاچتر و والاس، ۲۰۱۵).
ما در خلال یک مرور سیستماتیک و تلفیق پژوهشهای تجربی مربوط به ارزیابی نوآوریهای اجتماعی در دو تحقیق گذشته (که هدف ما در آنجا توصیف شیوههای ارزیابی در پیشزمینه نوآوری اجتماعی، عوامل محرک آنها و نحوه تاثیرگذاری آنها بر نوآوری اجتماعی بود)، با این تقسیمبندیها و چالشهای مفهومی مواجه شدیم (میلی، سزیجارتو، سونسون و کازنز، ۲۰۱۶).همچنین، پیامدهای آن در رابطه با طرح ارزیابی را مورد بررسی قراردادیم (سوونسون و همکاران، ۲۰۱۶). در اینجا، ما این پرسشها را در نظر میگیریم: چگونه میتوان گزارشهای تجربی شیوههای ارزیابی را در پیشزمینههای نوآوری اجتماعی و بنگاههای اجتماعی، مقایسه نمود؟ پیامدهای آن برای ارزیابان و کسانی که در این حوزه به ارزیابی میپردازند، چیست؟
1- تعریف نوآوری اجتماعی و بنگاه اجتماعی
"نوآوری اجتماعی" و "بنگاه اجتماعی"، به شیوههای متنوعی تعریف شدهاند (مثلا: کنها و همکاران، ۲۰۱۵؛ پل و ویله، ۲۰۰۹؛ وستلی، ۲۰۱۳). برخی از تعریفها گسترده و مبهم هستند، و متمایزکردن نوآوری اجتماعی و بنگاه اجتماعی را از تداخلها و واسطههای اجتماعی معمول، با دشواری مواجه میکنند (سوونسون و همکاران، ۲۰۱۶). تناقض موجود بین تعریفها، و کاربرد واژههای مرتبط به جای یکدیگر، مثل تلفیق نوآوری اجتماعی و کارآفرینی اجتماعی (آنتادزه و وستلی، ۲۰۱۰)، احتمالاً با تازگی نسبی، جذب سریع و جذابیت نوآوری اجتماعی و بنگاههای اجتماعی در بین طیفی از حوزهها و بخشهای مختلف، مرتبط میباشد. ما به عنوان بخشی از تحقیقمان (سوونسون و همکاران، ۲۰۱۶)، تعاریف موجود نوآوری اجتماعی در پژوهشهای مفهومی را با موارد موجود در نمونه مطالعات تجربی خود در رابطه با ارزیابی در پیشزمینه نوآوری اجتماعی، مقایسه نمودیم. ما به دنبال ویژگیهایی بودیم که نوآوری اجتماعی را از دیگر انواع مداخله اجتماعی، از جهاتی که از لحاظ ارزیابی مهم باشد، متمایزکند. ما به شکل مختصر، در زیر به یافتههای این پژوهش اشاره میکنیم، و در ادامه، ویژگیهای بنگاههای اجتماعی را که از طریق یک تحقیق مشابه بر روی پژوهشهای صورتگرفته در مورد این مفهوم، استخراج شده است، برمیشمریم.
۱-۱- نوآوری اجتماعی
آنتادزه و وستلی (۲۰۱۰)، نوآوری اجتماعی را به این شکل تعریف میکنند: "فرآیندی پیچیده از محصولات، فرایندها و یا برنامههایی که به شکلی چشمگیر، روندهای پایهای، منابع و جریانهای قدرت، و یا تلقی از سیستم اجتماعی را که نوآوری در آن رخ میدهد، تغییر میدهند" (ص ۲). تمرکز بر فرآیند در نوآوری اجتماعی، به عنوان یک "امر ناگزیر" توصیف شدهاست (هوبرت، ۲۰۱۰، ص ۴۲). احتمالاً میتوان تاکید شدید بر همکاری و تولید مشترک (از طریق آزمایش و اغلب با بهرهگیری آشکار از "تفکر طرحمحور")، را نیز در آن گنجاند (مثل: ادواردز-شاچتر و والاس، ۲۰۱۵). همکاری بین بازیگران متعدد، به عنوان شیوهای برای پرورش خلاقیت تقویت میشود (مثل: هوبرت، ۲۰۱۰)، و میتواند شامل متوسل شدن به منابع مختلف تامین مالی، از جمله از بخش خصوصی، باشد. تعهد نسبت به رویکردهای مشارکتی در نوآوری اجتماعی را میتوان به نحوه تعریف نتایج مورد نظر بسط داد، و از جمله تعریف مشترک اینکه چه نوع از تغییر به عنوان بخشی از فرآیند نوآوری اجتماعی مورد نیاز است، بیآنکه خصوصیت نتایج موردنظر از پیش تصریحگردد (کهنا و همکاران، ۲۰۱۵؛ مورای، کالیر-گرایس و مولگان، ۲۰۱۰). زبان مربوط به تغییر اجتماعی، تغییر سیستمی و دگرگونی مشترک است، به ویژه در رابطه با مقیاسبندی عمودی (از طریق سطوح یک سیستم)، به عنوان مکمل مقیاسبندی جانبی (گسترش به دیگر حوزههای جغرافیایی یا افراد بیشتر)، (برای مثال، نگاه کنید به: وستلی، آنتادزه، ریدل، رابینسون و جئوبی، ۲۰۱۴).
در رابطه با نوآوری اجتماعی، اندیشیدن به پیچیدگی، در تحقیقات مفهومی و تجربی، آشکار است، و برای مثال، بر روابط غیرخطی بین ورودی و اثر، اهمیت پیشزمینه و سازمان، و ویژگی نوظهور نتایج، تاکید میکند. پیچیدگی، در فرایندهای درون اقدامات نوآوری اجتماعی (برای مثال، عوامل پویای اجتماعی در همکاری)، مشکلاتی که نوآوری اجتماعی آنها را هدف میگیرد (برای مثال، فقر به عنوان یک مسئله پیچیده)، و محیط پیرامون (برای مثال، تغییر جمعیتی سریع) مشاهده شدهاست (در رابطه با منابع پیچیدگی، نگاه کنید به: پریسکیل و همکاران، ۲۰۱۴). شایان ذکر است که گاه، تعاریف نوآوری اجتماعی اینگونه فرض میگیرند که تغییرات یا دگرگونیهای سیستمی مفید است (پل و ویله، ۲۰۰۹)، و این همسو با دیدگاه داهلر-لارسن (۲۰۱۶) است مبنی بر اینکه پروژه نوآوری، معانی ضمنی مثبت دارد، حتی با وجود این حقیقت که چیز جدید، همیشه بهتر نیست.
با توجه به تنوع موجود بین نوآوریهای اجتماعی و مداخلههای اجتماعی معمول، ما تفاوت بین آنها را مربوط به درجهبندی میدانیم. ویژگیهایی که در بالا مورد بحث قرار گرفتند، باید به صورت ابتکاری و به عنوان مقولههای انگیزاننده برای هدایت درک نوآوری و تاثیرگذاری بر طرح ارزیابی، مورد استفاده قرارگیرند (سونسون و همکاران، ۲۰۱۶)، و نه به عنوان تعاریفی از نقطهنظر عملیاتی (پتون، ۲۰۰۷).
1-2- بنگاه اجتماعی
بنگاه اجتماعی، اصطلاحی است که اغلب با نوآوری اجتماعی همراه است، اما برخلاف نوآوری اجتماعی، عمدتاً به ویژگیهای یک سازمان، و نه یک فرایند یا مداخله، اشاره دارد (برای مثال، نگاه کنید به: آنتادزه و وستلی، ۲۰۱۰؛ کهنا و همکاران، ۲۰۱۵).
دانشگاه ، نوآوری ، نوآوری اجتماعی ، توسعه پایدار ، علم و صنعت ، دانشگاه نوآور ، نوآوری فنی ، خلاقیت ، دانشگاه تهران ، استاندارد ، استاندارد سازی ، شرکت BRSM ، استاندارد ۱۰۰۱۵ ، استاندارد ۲۹۹۹۰ ، ایزو ۱۰۰۱۵ ، ایزو ۲۹۹۹۰ ، نوآوری اجتماعی ، دانشگاه ، نوآوری ، ارزیابی نوآوری اجتماعی ، ارزشیابی نوآوری ، سنجش عملکرد ، ارزیابی عملکرد ، نوآوری و خلاقیت ، سیستم آموزشی ، آموزش دانشگاهی ، نوآوری عمومی ، کارآفرینی اجتماعی ، سنجش نوآوری اجتماعی، ایزو ۱۰۰۱۵ ، ایزو ۵۶۰۰۲ ، ایزو ۲۹۹۹۰ ، ایزو ۵۶۰۰۰
امور آموزش شرکت BRS
تهران سعادت آباد خیابان سپیدار پلاک ۱۰
تلفن : ۰۲۱۲۶۷۶۰۰۰۱
www.BRSMENA.com
www.BRS.ir
#ایزو #استاندارد #مدیریت #ممیزی #مشاوره #سیستم_کیفیت #ایزو۹۰۰۱ #ایزو۲۲۰۰۰ #ایزو۴۵۰۰۱ #ایزو۱۴۰۰۱#استاندارد #دادهکاوی
منبع : https://brs.ir/node/160
دانشگاه چه نقشی میتواند ایفا کند؟ یک بحث عمده در مورد نقش دانشگاه به این مربوط میشود که آیا دانشگاه میتواند مستقیماً در نوآوری کسبوکار و پیشرفت اقتصادی دخیل باشد، و در صورتی که پاسخ مثبت است، چگونه؟ سالتر و مارتین (۲۰۰۱) شش مکانیسم عمده را که میتوان از طریق آنها، پژوهشهای آکادمیک را به صنعت اشاعه داد، شناسایی میکنند: افزایش پایه دانش؛ آموزش دانشآموختگان ماهر؛ طراحی ابزار/روشهای علمی جدید؛ شکلدهی به شبکهها و برانگیختن تعامل اجتماعی؛ تقویت ظرفیت حل مسئله علمی و فنی؛ و ایجاد شرکتهای جدید. اخیراً یک بررسی گسترده که بر روی تحقیقات پیشین انجام شدهاست، به شکلی ویژه، به مشارکت مستقیم دانشگاه در تولید داراییهای شخصی مثل حق ثبت اختراع و استارتآپ پرداختهاست (بورلوس، ۲۰۱۳). در برابر این تمرکز بر تجاریسازی، یک بررسی جدید، نقش دیگری از دانشگاه را با عنوان "مشارکت آکادمیک" شناسایی نمودهاست. پرکمان و همکاران (۲۰۱۳) پیشنهاد کردهاند که مشارکت آکادمیک در صنعت، میتواند از شرکت داشتن دانشمندان آکادمیک در پژوهشهای مشترک و همکاریها، قراردادهای تحقیقاتی، و مشاوره، تا انتقال فناوری به صورت رسمیتر، متغیر باشد، و این مفهوم، به تجسم راههای بسیاری که دانشگاهها میتوانند از طریق آنها با صنعت تعامل داشته باشند، کمک میکند. هرچند، این بررسی در مورد تعامل دانشگاه و صنعت، توجه کمی به نوآوری اجتماعی مبذول میدارد.
در مقابل، جریان دیگری از تحقیقات مشارکت دانشگاهها در جامعه مدنی را مورد بررسی قرار میدهند؛ یعنی همانگونه که توسط بنسون، هارکاوی، و پاکت (۲۰۰۷) مطرح شده و در بحثهای جاری به آن پرداخته شدهاست (چکووی، ۲۰۰۱). نقشهای مختلف دانشگاه را میتوان با کمک مثالهایی نشان داد. برای دهههای متوالی در ایالات متحده، دانشگاهها دانشجویان خود را تشویق میکردند تا از طریق فعالیتهای اجتماعی و خیریه، در اجتماع محلی خود مشارکت داشته باشند. این فعالیتها عمدتا خیریه هستند، و سبب تقویت نوآوری اجتماعی نمیشوند. اخیراً بسیاری از دانشگاهها سعی کردهاند که نوآوری اجتماعی را تشویق نمایند، مثلا از راه تاسیس مراکز اختصاصی نوآوری اجتماعی، انجام تحقیقات، و برگزاری کارگاههای آموزشی آزاد، و نیز، تقویت آموزش و مشارکت دانشجویان. یکی از مراکز اولیه و تأثیرگذار، "مرکز نوآوری اجتماعی دانشگاه استنفورد" (www.csi.gsb.stanford.edu و www.ssireview.org) است. این مراکز، معمولاً علاوه بر شرح و به تصویر کشیدن فعالیتهای خود، در فعالیتهایی شرکت میکنند که ذینفعان مختلف را گردهم میآورند. بر خلاف این گونه مثالهای رایج، این مقاله نقش متفاوتی از دانشگاه را در نظر میگیرد، که همانا مشارکت فعال در ارائه مشترک نوآوری اجتماعی میباشد.
دانشگاه ، نوآوری ، نوآوری اجتماعی ، توسعه پایدار ، علم و صنعت ، دانشگاه نوآور ، نوآوری فنی ، خلاقیت ، دانشگاه تهران ، استاندارد ، استاندارد سازی ، شرکت BRSM ، استاندارد 10015 ، استاندارد 29990 ، ایزو 10015 ، ایزو 29990 ، نوآوری اجتماعی ، دانشگاه ، نوآوری ، ارزیابی نوآوری اجتماعی ، ارزشیابی نوآوری ، سنجش عملکرد ، ارزیابی عملکرد ، نوآوری و خلاقیت ، سیستم آموزشی ، آموزش دانشگاهی ، نوآوری عمومی ، کارآفرینی اجتماعی ، سنجش نوآوری اجتماعی، ایزو ۱۰۰۱۵ ، ایزو ۵۶۰۰۲ ، ایزو ۲۹۹۹۰ ، ایزو ۵۶۰۰۰
امور آموزش شرکت BRS
تهران سعادت آباد خیابان سپیدار پلاک ۱۰
تلفن : ۰۲۱۲۶۷۶۰۰۰۱
www.BRSMENA.com
www.BRS.ir
#ایزو #استاندارد #مدیریت #ممیزی #مشاوره #سیستم_کیفیت #ایزو۹۰۰۱ #ایزو۲۲۰۰۰ #ایزو۴۵۰۰۱ #ایزو۱۴۰۰۱#استاندارد #دادهکاوی
منبع : https://brs.ir/node/157